رمان آبشار طلایی پارت 49
در باز شد و من بعد از مدت ها پا به خانهای گذاشتم که روزگاری با درد، ترس و تن کبود شده آن را ترک کرده بودم. یک خانهی ویلایی دوطبقه بسیار قدیمی در جنوب شهر که حس میکردی ستون هایش تنها به یک هول کوچک برای فروپاشی نیاز دارند اما زمانی محکمترین و