7 خرداد 1403 - رمان دونی

روز: 7 خرداد 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آس کور

رمان آس کور پارت 155

    به جای حرف زدن و صدا زدن نامش، تن خسته اش را در آغوش او رها کرد و نفس های کشدار و پر حرارتش سینه ی حامی را به آتش کشید.   چشمانش بی اختیار بارانی شدند و دستان زخمی اش روی لباس حامی گره خورد.   حامی که گرم تر از قبل نوازش ها و نجواهای زیر

ادامه مطلب ...
سکوت تلخ

رمان سکوت تلخ پارت 54

    گر گرفته بود   گونه هایش سرخ بود و دیگر به چشمان او نگاه نمیکرد   داشت از خجالت میمیرد.   – برو صبحونه ات رو بخور میرسونمت .   گرفته جواب میدهد   -گرسنه نیستم ..   نگاه هاکان هنوز به آن گونه های رنگ گرفته بود   – خیله خب پس راه بیفت بریم …  

ادامه مطلب ...
رمان حورا

رمان حورا پارت 243

            پشت در آی‌سی‌یو، روی صندلی نشسته و قدم‌رو های وحید روی مغزش بود، مدام داشت زمین را با قدم‌هایش متر میکرد و هر از گاهی هم با تلفن صحبت. کیمیا هم فین‌فینش را کنترل میکرد و سعی داشت با دیدن خشم نگاه قباد، حرفی نزند.   _ داداش، اینطوری نمیشه…زنگ زدم بهترین متخصص بیاد،

ادامه مطلب ...
رمان آق بانو

رمان آق‌بانو پارت ۳۸

    خانوم‌جانی که بدون ندیمه و کلفت و نوکر، یک ساعت هم تاب نمی‌آورد، حالا سه روز بود با راضیه می‌ساخت، بچه را تَر و خشک می‌کرد و دم نمی‌زد.     خانهٔ همایون نه به بزرگی خانه باغ والا بود، نه شکل و شمایلش به عمارت خانی می‌مانست.     حیاط داشت و یک طرف حیاط نه‌چندان بزرگش،

ادامه مطلب ...
رمان دلارای

رمان دلارای پارت 336

        _ خوابم نبرد چون….   جمله‌اش را نتوانست تمام کند   آلپ‌ارسلان با یک حرکت پتو را کنار زد و برزخی به صفحه روشن موبایلش خیره شد   _ گوشی منو چرا قایم کردی؟   دلارای نگاهش را دزدید   حوصله‌ی توبیخ های او را نداشت   هاوژین را به خود چسباند و آرام زمزمه کرد

ادامه مطلب ...