28 تیر 1403 - رمان دونی

روز: 28 تیر 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت 72

        -سلام     با کیلو کیلو اخم یک کلمه گفت و به سختی خودم را جمع و جور کردم.     -س..سلام بفرمایید؟   -کیف مدارکمو گم کردم می‌خواستم ببینم اینجا نیفتاده؟   -نه… نه یعنی من چیزی پیدا نکردم. اگه پ..پیدا کرده بودم زنگ می‌زدم و به خواهرتون می‌گفتم.     از خواهری که گفتم

ادامه مطلب ...
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 22

        دیدن برق تحسین توی چشمان خانواده ام، وجودم را پر از شعف کرد.   حاج یوسف، آقاجان، عمورضا و بقیه با دیدنم لبخندشان پهن تر می شد و مهربانی نگاهشان مرا به اوج می رساند.   نگاهی به دورتا دور کافه انداختم و با دیدن ان همه مهمان لبخند از روی لبم کنار نمی رود.  

ادامه مطلب ...