روز: مرداد ۱۷, ۱۴۰۳ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان حورا

رمان حورا پارت ۲۸۵

            چند ساعتی گذشت و او همان کنار دیوار منتظر ماند، با بیرون رفتن وحید و کیمیا که راهی سمت ماشینشان شدند چشم ریز کرد، کوچه کوچکی بود و بخاطر مصالحی که ریخته بودند راه ماشین بسته بود.   حق هم داشتند، در روستا زیاد کسی ماشین نداشت! در همانطور باز ماند و وقتی از

ادامه مطلب ...
رمان گرداب

رمان گرداب پارت ۳۲۲

    کمی تو بغل هم موندیم و بعد سورن سرش رو عقب کشید و صورتش رو جلوی صورتم نگه داشت…   با یک دستش موهام رو از بغل صورتم کنار زد و با چشم هایی خمار و پر از نیاز نگاهم کرد…   خم شد سمتم که سرم رو عقب کشیدم و با شیطونی گفتم: -بریم دیگه..خیلی وقته اومدیم

ادامه مطلب ...
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت ۱۷۰

    سپس اجمالی به وضعیتمان نگاه می‌کند… به دستانش، پاهایش، ناگهان گویی برق سه فاز او را گرفته باشد که سریع می پرد به عقب: – تو چرا تو بغل من بودی!؟   سوالش را اشتباهی نپرسیده بود؟! من در بغل او بودم یا او من را در آغوشش خفه می‌کرد؟!   حالا که او عقب رفته بود، کمی

ادامه مطلب ...
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت ۱۰

        هیچکس لام تا کام حرف نمیزد. حتی تمنای پرحرفی که دلخوری اش مشهود بود و با این حال بازویم را چسبیده و در راه رفتن کمکم میکرد.   حق هم داشت، همه چیز را بهم میگفتیم و اینکه از اولین رابطه ام بی خبر بود را هضم نمیکرد.   عامر در سکوت تمام کارهای بیمارستان را

ادامه مطلب ...
رمان دنیای بعد از تو

دانلود رمان دنیای بعد از تو به صورت pdf کامل از مریم بوذری

    خلاصه رمان دنیای بعد از تو :   _سوگل …پیس  …پیس …سوگل برگشت و  نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم

ادامه مطلب ...