16 مهر 1403 - رمان دونی

روز: 16 مهر 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آس کور

رمان آس کور پارت 192

          _ تا حالا داستان اون زن و شوهری که بد موقع فهمیدن قراره بچه دار بشن رو برات گفتم؟   در آغوش حامی لرزید و چشمانش سیاهی رفت. حامی اش برای قبول نکردن آن خبر به هر چیزی چنگ میزد.   عقلش را دست به سر کرده و با دیوانگی میخواست اتفاق شوم امروز را

ادامه مطلب ...
رمان حورا

رمان حورا پارت 323

            آبیِ آب تکان میخورد و نور آفتاب رویش میرقصید. بار دیگر نفس عمیقی کشیدم، نیاز به این هوای تازه داشتم و به نوعی ممنونش بودم که پیشنهاد بیرون رفتن داد، اما این را بازگو نمیکردم، لج کرده بودم!   _ این چند ماه…چیکارا کردی؟   نگاهم را از آب گرفتم و به او دادم،

ادامه مطلب ...
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 58

        چشم در حدقه جچرخاند. -باید بگم آقاجونم زودتر از تو فهمیده ولی به روش نمیاره…!     تعجب کردم. -جدی…؟!   -اوهوم ولی اولتیماتوم داده دست از پا خطا نکنم…   -ای قربونش برم که اینقدر آپدیته…!   لپم رو کشید. -اینجور که تو قربون صدقه بابام میری، بیخود نیس برات ضعف می کنه… تو یه

ادامه مطلب ...