22 مهر 1403 - رمان دونی

روز: 22 مهر 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان حورا

رمان حورا پارت 327

            فقط خیره نگاهش کردم، گیج چشم در اطراف چرخاند:   _ چیزی شده؟   سری به طرفین تکان دادم و همچنان خیره‌اش شدم، دست به سمتم دراز کرد:   _ چیزی میخوای؟ تعارف نکن حورا…لطفا، اگه چیزی هست بگو!   زبان به لب‌هایم کشیدم، دیگر تاب و تحملش را نداشتم، زیادی برای فهمیدن هوسم

ادامه مطلب ...

دانلود رمان دوست دارم تو چی به صورت pdf کامل از مهدیه پوردلان

        خلاصه رمان:   هدیه و بهار و هانیه سه دختر سال اخری که باهم یه جا دانشگاه قبول میشن به دعوت یکی از همکلاسیاشون وارد یه مهمونی میشن که جز خودشون کسی اونجا نبوده. و دراون مهمونی ربوده میشن. اما تو اون مهمونی گیر یه پلیس می افتند و مجبور میشن تا پایان عملیات به اونا

ادامه مطلب ...
رمان شاه خشت

رمان شاه خشت پارت 112

      به خودم لعنت می‌فرستادم چرا در مورد زایمانش در خانه پافشاری نکردم.   ایرادش چه بود؟ امکانات بیمارستان را فراهم می‌کردم. داد و فریاد کرد و گفت عهد قجر نیست!   حتی فروغ به‌آرامی تشر زد؛«مهمل نگو، فرهاد.».‌ دقایق به کندی می‌گذشتند.   روی صندلی با خونسردی نشسته و سعی می‌کردم آشوب درونم را مخفی کنم. فروغ

ادامه مطلب ...
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 194

  خنده هایش را که کرد نفس عمیقی کشید.   _ ای من شانستو گای*یدم بچه، یه شب یه جایی بود که نباید… همون شب، همون شب کذایی زندگیشو عوض کرد. ای توله سگ بخت برگشته، تشنه شدنت چی بود نصفه شبی؟! پاشد رفت تو اتاق مامان و باباش که بگه تشنشه، که اونام مثل همیشه با هر قلپ آبی

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 13

      _من هی میخوام به روی خودم نیارم ولی نمیشه خیلی مشکوک میزنی ،نکنه سرو سری باهاش داری و طلبش فقط بهونه اس؟     بی ملاحضگی کردم هیچ کس نباید میفهمید ربطم به اون دخترو     _چون اگه بلایی سرش بیاد دستم به اون شوهر کلاهبردارش نمیرسه فهمیدی؟حالا بگو چیکار کرده؟     _اوهوم……آره خب از

ادامه مطلب ...