در همسایگی گودزیلا پارت ۳

1 دیدگاه
#درهمسایگی_گودزیلا #پارت۱۱ اشکان که پاک گیج شده بود لبخندی زدو دستش و گذاشت روی جایی که بوسش کرده بودم. متعجب گفت: این الان برای چی بود؟! – واسه اینکه انقدر…

خاطرات یک دانش آموز پارت4

11 دیدگاه
از نوشته‌ های استاد عباس(ف.عباس زاده) «روزی ک با کهیر آشنا شدم» خب از وجنات و سکنات کهیر ک بگذریم میرسیم به ذوق شعریش و خوشنویسیش ، ک ماشاالله خط…

خاطرات یک دانش آموز پارت3

10 دیدگاه
از نوشته های استاد عباس(ف.عباس زاده) «روزی ک با کهیر آشنا شدم» هر چی از خوبی و کمالات این کهیر بگم کم گفتم ، لامصب انگار پیامبره شایدم فرشته عذابه…؟کلا…

خاطرات یک دانش آموز پارت۲

4 دیدگاه
از نوشته های استاد عباس(ف.عباس زاده) کتابه« روزی ک با کهیر آشنا شدم» هر چی از این بشر بگم کم گفتم، ذهن ماشاالله خلاق، ایده ک همیشه میترکونه، روحیه بسیار…

خاطرات یک دانش آموز پارت1

19 دیدگاه
قسمت اول: از نوشته های استاد عباس(ف.عباس زاده) پارت۱ « روزی ک با کهیر آشنا شدم» همون‌طور که همه میدونید از شانس خوبه ما ک همیشه هم درخشان بود ،…