رمان دونی

دسته‌بندی: رمان آووکادو

رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 6

    کاش حسام اذیتم می‌کرد… کاش توی آن خانه‌ی چوبی می‌ماندم و زیر دست حسام جان می‌دادم.   آرامش بیشتر خودش را سمتم می‌کشد و من، یقه‌ی مانتویم را که دکمه‌هایش کنده شده، بیشتر بین مشتم می‌فشارم.   – چی شده قربونت برم؟ داری می‌ترسونی من‌و… خبر کنم مامان و؟   درست وقتی می‌خواهد بلند شود، از بین سایش

ادامه مطلب ...
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 5

    کف دستم را محکم روی گونه‌ام می‌کوبم و صدای لرزانم بالا می‌رود.   – بیدار شو آلا… بیدار شو…   هق می‌زنم و دیگر اهمیتی ندارد اگر صدایم توسط نگهبان کنار در شنیده شود… پاهایم جانی برای ادامه دادن ندارند و نفس نفس می‌زنم از حجم دردی که دارم…   نگهبان با چشمان گرد شده نگاهم می‌کند و

ادامه مطلب ...
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 4

    بی توجه به داد و فریادهای من و فحش و ناسزاهایم، تن کریه‌ش را روی تن ظریفم تکان می‌دهد و من از درد نفسم می‌رود…   او از شدت شهوت نفرت انگیزش نفس نفس می‌زند و من نفسم بالا نمی‌آید از شدت حقارت و درد…   نمی‌دانم ثانیه‌های لعنتی چطور می‌گذرند…. نفس‌های داغ و حال به هم زن

ادامه مطلب ...
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 3

    با چشم‌های گشاد شده، بین فضای نیمه تاریک آشپزخانه نگاهش می‌کنم و برق نگاه آبی رنگش تمام تنم را می‌لرزاند…   می‌خندد و بدون تعادل روبرویم روی زانویش می‌نشیند…   – سنجاب کوچولوی من فکر کرده می‌تونه من و بپیچونه؟   دهان باز می‌کنم چیزی بگویم و اما صدایی تولید نمی‌شود جز ناله‌ای بیچاره‌وار و او همانطور که

ادامه مطلب ...
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 2

    صداها بالاتر می‌رود و صدای حسام بین عربده‌ی مرد گم می‌شود   – اون خواهر نمک‌نشناست به خاطر این ریغو رید تو سر تا پای من؟   درگیری پیش می‌آید، این را از صداهای ناجوری که از بیرون ماشین می‌آید می‌فهمم و اما اصلاً دلم نمی‌خواهد از ماشین پیاده شوم و با آن‌ها روبرو شوم.   بالاخره صدای

ادامه مطلب ...
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 1

  مقدمه:   و زنها تمام دردهایشان را در آغوش مَرد دلخواهشان فراموش می‌کنند …!   مردها این سخت هاي‌ شکننده ؛ گاهی فهمیدن‌ می خواهند … فهمیدن !   ‏بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود …     ~~~~~~~~~~   نفس‌هایم توی آن فضای تنگ، تنگ‌تر می‌شود و قفسه‌ی سینه‌ام می‌سوزد… گوشی بین انگشت‌هایم می‌لرزد و نگاه

ادامه مطلب ...