رمان دختر حاج آقا15 فروردین 139824 دیدگاه دختر حاج آقا آخرین دونه ی سیر رو که دهنم گذاشتم، شیشه پراز آب سرکه اش رو انداختم تو سطل آشغال کنار در رستوران و با یه آروغ طولانی…