رمان پروانه میخواهد تو را

رمان پروانه میخواهد تو را پارت 55

8 دیدگاه
  -قیافهم شبیه مال باختهها هست یا نیازه تفم بمالم زیر چشمام؟ سپیده با جیغ پشت گردنش میکوبد: -اه حالمو به هم زدی عوضی! لبخند که نرم روی لبم مینشیند؛…
رمان پروانه میخواهد تو را

رمان پروانه میخواهد تو را پارت 54

4 دیدگاه
  -میترسیدی مسیح بهمون صدمه بزنه، همونطوری که تو به پروانه زدی. نگاهش ترسناک میشود و فشار دندانها به روی هم بیشتر. قلبم از درون زار زار میگرید وقتی درمانده…
رمان پروانه میخواهد تو را

رمان پروانه میخواهد تو را پارت 53

13 دیدگاه
  از گوشهی چشم میبیند که برکه تلو تلو عقب میرود و به سپر ماشین میخورد. به پیراهن نمناک کاوه چنگ میاندازد و به طرف خود میکشاندش: -کجاست؟ میلاد همانطور…
رمان پروانه میخواهد تو را

رمان پروانه میخواهد تو را پارت 51

1 دیدگاه
  غرق در خون، روی تخت بیمارستان افتاده بود. جیغهای خانجون، گریههای محبوبه خانم و هقهقهای نازلی هنوز در گوشش بود و اگر چه درک عمیقی از مرگ نداشت اما…
رمان پروانه میخواهد تو را

رمان پروانه میخواهد تو را پارت 45

4 دیدگاه
  میچرخانی، اما خودخواسته پشت نردهها پناه گرفته بودم تا مرا نبینی. از قضاوت عجولانهات دلخور و دلگیر بودم. روز بعد، همان روزی بود که برای مسیح مراسم عقیقه گرفته…
رمان پروانه میخواهد تو را

رمان پروانه میخواهد تو را پارت 44

9 دیدگاه
  خیال باطلی کرده‌ام. دستپاچه بزاق دهان میبلعم و تا میگویم: -با موتور اومدی؟ بیهوا مرا به سمت خود میکشاند و گم میشوم در گرمای آغوشش. چنان سفت و محکم،…