رمان گاهوک پارت 329 فروردین در 10:56 am23 دیدگاه * با حس کشیده شدن خطوط روی سینهم لای پلک هام رو باز کردم. تو خواب و بیداری چهرهی خندون یه زن…
رمان گاهوک پارت 224 فروردین در 9:30 pm1 دیدگاه چیزی نگفت و فقط خیره نگاهم کرد. لبخندی زد و کوتاه بهش نگاه کردم، چهره ساده اما زیبایی داشت. چشم های قهوهای رنگ…
رمان گاهوک پارت 122 فروردین در 12:37 pm4 دیدگاه پک کوتاهی به سیگارم زدم و مثل بقیه آدم های حاضر تو مهمونی فریاد کشیدم. -قوطیا رو تل بده چونکه سپی نمیخواد تو رل بره…