دسته‌بندی: رمان انتقام یا عشق (خون آشام)

انتقام یا عشق(خون اشام) پارت پنجم

همینطور ک راه میرفتیم ب اطرافم نگاه میکردم نمیتوانستم تشخیص بدم کجاییم مکانی ک داشتیم میرفتیم جدید بود و شاید میتوانم بگم اولین بار بود ک داشتم ازش رد میشدم شایدم توی. باران و مه معلوم نبود. تا نصفه های جنگل ب دلیل وجود درخت ها بارانی ب سر من نمیخورد اما یکم ک گذشتیم باران شدید ک بیشتر ب

ادامه مطلب ...

رمان انتقام یا عشق (خون آشام)پارت 4

  همون شخص مرموز بادیدن این عکس مصمم تر شدم برای دیدنش، سرم را روی بالشت می گذارم و نمیفهمم که کی خوابم میبرد. وقتی چشمانم را باز میکنم با روشنایی صبح روب رو میشوم ب سمت اشپزخانه میروم در اشپزخانه مادربزرگم طبق معمول برایم صبحانه گذاشته و خودش ب بازار رفته اینهارا با دیدن برگه ای رو یخچال متوجه

ادامه مطلب ...

رمان انتقام یا عشق (خون‌آشام) پارت 3

  برگشتم و دیدم اون چیز، چیزی نبود غیر از خفاشم، خفاش قشنگ من ک گه گداری مثل روباهم میومد پیشم ارام برداشتمش و با دل و جرائت بیشتر ب سمت اتاق رفتم در اتاق رو باز کرد و اینبار در باز شد وارد اتاق شدم همه چیز قدیمی و خاک گرفته بود. اتاق بزرگی بود. همه چیز عتیقه بود،

ادامه مطلب ...

انتقام یا عشق (خون آشام) پارت دوم

فردی با شنل مشکی ک حتی رو ی صورتشم پوشونده پشت شیشه ایستاده عصبی شدم میدونستم ک اگه کسی شخصی رو کنترل کنه با ریختن اب روی فرد کنترلش رو از دست میده منم اب ک روب پیشخوان بود رو برداشتم و ریختم روی مرده از حالتش ک در امد ب سمت در رفتم ولی شخصی ک پشت در بود

ادامه مطلب ...

انتقام یا عشق (خون آشام) پارت 1

  وسط جاده ایی ک اطرافش درختانش سر ب فلک کشیده بودند دخترک بی تابی میکرد بارانی تند می امد مه جاده را فراگرفته بود نمیتوانستند باور کنند ک ب خاطر یک جنگل نفرین دخترکشان ب این حال و روز افتاده باشد -ارام باش دخترکم ارام باشه عزیزکم جک نمیتوانی زودتر بری؟ -سندرا این اخرین سرعت چیشد ک دختر انقدر

ادامه مطلب ...