رمان مجبوری نفس بکشی Archives - رمان دونی

برچسب: رمان مجبوری نفس بکشی

رمان مجبوری نفس بکشی پارت چهارم

چشمام سیاهی رفت و بیهوش شدم .. با صدای گریه‌ی مامانم آروم آروم چشمام رو باز کردم با همون صدای خسته و گرفته گفتم -مامان مگه مردم؟ صدای خنده سپهر اومد عین خر می‌خندید و میگف -وای عسل واییی صدات شبیه خروس شده از دستش دلخور بودم و سرد نگاهش کردم، خودش فهمید و خنده اش و خورد مامان با

ادامه مطلب ...

رمان مجبوری نفس بکشی پارت سوم

خندیدم-مث سگ داری دروغ میگی -دروغ نمیگم بخدا حتی میتونم همین الان کاری کنم ک رفیقم با دوست دخترش بیاد و بهت بگه که اشتباه برداشت کردی -کاری نکن که بیاد، به زودی میرم تهران اونجا میبینمش شاید اگر بفهمم اشتباه متوجه شدم، ببخشمت اما هیچوقت دوباره باهات نمیشم هیچوقت فهمیدی؟ اشکی که توی چشماشه رو دیدم اما مهم نبود

ادامه مطلب ...

مجبوری نفس بکشی، پارت اول

خلاصه رمان: این رمان درباره دختری به نام عسل هستش که نامزدش بدون هیچ دلیلی بهش خیانت میکنه،اما اینطور نیست، نامزدش بهش خیانت نکرده فقط عسل دچار یه اشتباه شده… حالا بقیه رمان رو خودتون میخونید و می‌فهمید چرا؟ و واکنش عسل پس از فهمیدن حقایق رو می بینید. . . . . . از پله ها رفتم پایین تا

ادامه مطلب ...