رمان Archives - صفحه 2 از 3 - رمان دونی

برچسب: رمان

رمان سکانس عاشقانه پارت 41

رمان سکوت قلب پارت 14

سعی کردم آروم باشم. اصلا نمی‌خوام اینجا عصبی بشم. اونم جلو این آدما. سهیلا خنده ریزی می‌کند. – بهتر اصلا دختر مناسبی نبود خودم برات می‌گردم یه دختر خوب پیدا می‌کنم. پوزخندی می‌زنم. کاش بتوانم جلوی خودم را بگیرم و هر چه از دهنم در می‌آید بارش نکنم! – نه سهیلا خانوم اشتباه متوجه شدی نفس از هر کسی بهتر

ادامه مطلب ...
رمان عشق تعصب پارت 52

رمان‌ سکوت قلب پارت 13

  نفس عمیقی کشیدم و زنگ را زدم .   دختر بچه مو طلایی با هیجان در را باز کرد . – چرا انقدر دیر اومدی عمو ؟   لبخند روی لبانم خشک شده است . دیگر حتی لبخند الکی هم روی لبانم نمی آمد.   آرام را به بدبختی به آغوش میکشم. حالم بد است. بدتر از همیشه.  

ادامه مطلب ...
رمان آفرودیت و شیطان پارت 32

رمان‌ سکوت قلب پارت 11

  – آقای سلحشور عیب نداره بشینم کنارتون؟ ابرویی بالا می‌اندازم. – ابنجا چیکار میکنی پیمان می‌شینه کنارم و می‌گه: – نشستم فکر کردم هاکان رو که الان نزدیک پنج ساعته همه در به در دنبالش ان رو کجا می‌شه پیداش کرد. دیدم یه جا هست که با تمام زیباییش، که البته‌ نمی‌دونم چه جوری توی گوشت تلخ رو تحمل

ادامه مطلب ...

رمان‌ سکوت قلب پارت 10

گوشی را که قطع میکنم ترانه ضربه ای روی شانه ام می‌زند.   – با خاله ات حرف زدی؟ حالش چطوره؟   – چه میدونم یه بار نفس میگه خوبه یه بار این میگه حالش بده. تو خوبی یه جوری هستی؟   – بابا زنگ زد گفت به محض رسیدن بریم پیشش   چشمانم را با درد می‌بندم .  

ادامه مطلب ...

رمان‌ سکوت قلب پارت 8

  _اینجا واقعا عالیه هر چی هیوا گفته حق داشته اینجا واقعا بهشت گمشده اس نفس عمیقی میکشم و با تمام وجود هوا را میبلعم. واقعا بهشت گمشده است. گوشی اش را به سمتم می‌گیرد _ میشه چند تا عکس بگیری ازم میخوام نشون کسی بدم بعدا گوشی را می‌گیرم. و با دقت تنظیمش میکنم. سعی میکنم عکس های خوبی

ادامه مطلب ...
رمان خان زاده جلد سوم

رمان خان زاده جلد سوم پارت یک

#خان_زاده #فصل_سوم #پارت1 دستمو روی دستش گذاشتم آهسته زمزمه کردم خواهش می کنم از من ناراحت نشو اما تو خوب میدونی که من نمیتونم مهمونی های شبانه بیام میدونی که پدرم در عین حال که مارو خیلی آزاد و بزرگ کرده اما قوانینی هم داره … من نمیتونم شبا به مهمونی برم! عینک آفتابی روی چشماش جابجا کرد ماشینو روشن

ادامه مطلب ...
رمان عروسک

رمان عروسک پارت یک

  #عروسک #ایران_تهران دستش روی موهای بیرون ریخته از شالم نشست با ترس سر بلند کردم و به چشمای قهوه ایِ دریده اش نگاه کردم چشمهایی که ترس رو به ببینده القا میکرد -تا حالا چندتا عروسک داشتی هان؟ بزاق دهنم رو با ترس قورت دادم و چشم بستم موهام رو از روی شال به چنگ گرفت و سرم به

ادامه مطلب ...

رمان گرگها پارت ۱

دوستان، دومین رمانم (گرگها) رو شروع به پارت گذاری کردم.. امیدوارم مثل رمان بر دل نشسته همراهم باشید و از این رمان هم لذت ببرید و با فیدبکها و انرژی مثبتتون بازم دوپینگم کنید.. البته لازم به ذکر هست که بنظر خودم من هرگز نمیتونم دوباره رمانی مثل بر دل نشسته بنویسم، اون داستان، اوج احساسات نویسندگی من بود و

ادامه مطلب ...

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۱۹

– وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلْ اَفَرَاَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ اِنْ اَرادِنیَ اللهُ بِضُّرً هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضٌرِّهِ اَوْ اَرادَنی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللهُ عَلَیهِ یَتَوَکَلُّ الْمُتَوَکَلُّونَ سوره زمر- آیه 38 و اگر بپرسی از ایشان کی آفرید آسمان ها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته

ادامه مطلب ...

رمان بر دل نشسته پارت یک

رمان بر دل نشسته ژانر: عاشقانه نویسنده: ابهام (مهرناز) همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی رمانی که پیش رو دارید، یک داستان صرفا عاشقانه است و تقدیمش میکنم به کسانی که سالهاست حس ناب عشق از زندگیشان رخت بربسته، باشد که این قصه گرمایی شود بر دلهای سرد عاری

ادامه مطلب ...
رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت یک

  پارت 1 با استرس کنار میز استاد ایستاده بودم و اون داشت برگه های روی میز و جمع میکرد. اینکه خواسته بود من توی کلاس بمونم کمی نگرانم کرده بود. بالاخره با اون حوصله و همیشگیش برگه هارو توی کیفش گذاشت و بهم نگاه کرد شاید نهایت ۳۲سالش بود ولی اصلا طوری رفتار میکرد که ادم جرات نمیکرد باهاش

ادامه مطلب ...

زندگی شیرین ومبهم‌من۱

  ♥به نام خداوندی که نزدیکتر از رگ گردن است♥ رمان :زندگی شیرین و مبهم من نویسنده :نسترن ژانر:مبهم .عاشقانه.طنز.اندکی غمگین مقدمه: براي عشق تمنا كن ولي خار نشو. براي عشق قبول كن ولي غرورت را از دست نده. براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو. براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه. براي عشق پيمان ببند

ادامه مطلب ...
رمان در میان آتش و خون

رمان در میان آتش و خون پارت یک

  در میان آتش و خون فصل اول: وقتی که آتش بر می خیزد ژانر: فانتزی، تخیلی، ماجراجویی، عاشقانه   مقدمه   در افسانه ها می گویند وقتی آتش برخیزد و از زمین در خون فر رود، موجوداتی که سالیان سال انسان هایی نخستین از آنها وحشت و هراس داشتند از اعماق زمین یا در دل یخ ها چشم باز

ادامه مطلب ...
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت یک

  #خان_زاده  #پارت1 #جلد_دوم فصــل دوم رمــــان جـــذاب خـــانزاده    مقدمه: تصور کن همه چیز خوب داره پیش میره! من کناره تو و دخترمون خوشحالم و این زندگی پر از آرامش و از هر چیزی بیشتر دوست دارم. اما دست سرنوشت بی رحم تر از این حرفاس که اجازه بده هم چنان این آرامش پایدار بمونه. اگه این سرنوشت بی

ادامه مطلب ...
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت یک

  نام رمان: #ترمیم ترمیم نویسنده : صبا. ت خلاصه : بهادر افخم یه مرد مثل همه مردهای واقعی بدون اغراق و یکمم شیطون…و مهگل یه دختر که مثل بقیه نیست، نه لوسه نه زبون دراز. فقط خودشه با یک گذشته پر ازسختی وبدون علاقه به آدمها.و بهادر تصمیم میگیره وارد اون دژ محکم قلب و روح مهگل بشه. #عاشقانه

ادامه مطلب ...