رمان عشق تعصب پارت 89
_ به تو چ که حالش بد میشه یا نه . به سمت بوسه برگشت و خیلی سرد خطاب بهش گفت : _ کسی بهت گفته از اتاقت بیای بیرون ؟ بوسه ساکت شده داشت بهش نگاه میکرد عصبانی بود نمیتونست خودش رو کنترل کنه _ شوهرم داره جلوی چشمهام لاس میزنه من برم اتاقم بشینم آره ؟ کیانوش