29 دی 1400 - رمان دونی

روز: 29 دی 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان خلسه پارت ۲

اصلا چه کسی بود که مارال تنها دختر زیبا و عزیز کرده ی پرویز خان را دوست نداشته باشد. شاید فقط او… آن گمشده! نگاهی به کیکی که با خامه ی صورتی، صاف و تمیز پوشیده شده بود کرد و با خودش فکر کرد بی شک کیک صورتی که داخلش پر از شکلات مایع و کارامل باشد قشنگترین و لذیذترین

ادامه مطلب ...

رمان زادهٔ نور پارت 14

لبخند پسر عریض تر شد ……….. پس امیرعلی یه خدمتکار جدید به خانه اش آورده بود …….. آن هم نه هر خدمتکاری ، یک خدمتکار به جوانی و زیبایی خوشید ………….. زیبایی که درون این جمعِ غرق در رنگ و لعاب خاص و بکر و دست نیافتنی به نظر می رسید . – اسمت چیه ؟ من پسرخاله امیرم .

ادامه مطلب ...
رمان دختر نسبتا بد

رمان دختر نسبتاً بد (بهار) پارت 94

#پارت_۷۰۲ 🌓🌓 دختر نسبتا بد🌓🌓 انگشتهاش رو توی دست گرفتم و همونطور که آروم آروم تکونش میدادم گفتم: -خب واسه خودت پوشیدمش دیگه… رو صورتش دیگه نه خبری از اون جدیت همیشگی بود نه اون غرور و سخت گیری ای که همیشه باهاش مواجه بودم! سرش رو با رضایت تکون داد و گفت: -خوبه! همیشه از اینا واسه من بپوش!

ادامه مطلب ...
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 93

میدونستم بخاطر من خیلی ناراحته و این چندوقته زیادی فشار روش بوده ولی دست خودم نبود ، نمیتونستم سرحال طوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده باهاش رفتار کنم چند دقیقه ای رو‌ کنارم موند و اینقدر موهامو نوازش کرد که بعد از مدت ها بیخوابی نفهمیدم چطور از دنیای اطرافم غافل و به خواب عمیقی فرو رفتم نمیدونم دقیق چند

ادامه مطلب ...