رمان عشق تعصب پارت 104
نگران نباش چند مدت دیگه تموم میشه اونوقت با خیال راحت میتونی بغلشون کنی لبخند تلخی زد و گفت : _ تو این مدت به هممون خیلی سخت گذشت امیدوارم تموم بشه دستش رو تو دستم گرفتم طاقت نداشتم طرالن رو این شکلی غمگین ببینم _ نگران نباش درست میشه _ تا درست بشه قلبم از جاش کنده میشه !