رمان عشق ممنوعه استاد پارت 112

5
(1)

جفت ابروهام با تعجب بالا پرید

_تو و دوست طراح ؟؟ باورم نمیشه کم کم دارم چیزای جدید ازت میشنوم

چشم غره ای بهم رفت

_مگه من چمه ؟؟ در ضمن دوست دوران بچگیمه عاشق درس و کتاب بود و بالاخره هم تونست به جاهایی برسه

با تحسین نگاهمو توی خونه اش چرخوندم

_واقعا هم که کارش خوبه من که خیلی خوشم اومده جون تو !!

بعد از اینکه دستاش رو زیر شیر آشپزخونه شست به سمتم اومد و گفت :

_من برم دیگه…تا شب نشده یه خورده خرت و پرت برات میگیرم بزاری تو یخچال ، ولی گفته باشم هااا اصلا بیرون نری

از اینکه اینطوری تاکید میکرد و نگران من بود لبخندی گوشه لبم نشست و با حال خوب از اینکه توی این دنیا بی کس نیستم و کسایی رو دارم که نگرانم باشن حس خوبی تموم وجودم رو پُر کرد

پس سری در تایید حرفش تکونی دادم و گفتم :

_باشه بابا نمیخواد نگران من باشی

به سمت در رفت ولی هنوز دستش روی دستگیره ننشسته بود به سمتم برگشت و تاکیدوار گفت :

_راستی کلیدا روی درا هست در اصلی رو از داخل قفل کن و هر کی اف اف رو زد هم جواب نده باشه ؟؟

با خنده به سمتش رفتم

_چشم بخدا حواسم هست

سری تکون داد و شیندم زیر لب زمزمه وار گفت :

_امیدوارم باز کار دست خودت ندی

بعد از خدافظی کوتاهی که کرد
از خونه بیرون زد و بعد از چند دقیقه صدای روشن شدن موتورش و پشت بندش صدای محکم بسته شدن در خونه نشون از رفتنش میداد

خسته شالم رو از سرم بیرون کشیدم و روی مبل انداختم و نشستم ، ولی همین که سرمو به پشتی مبل تکیه دادم و میخواستم چشمامو ببندم و استراحت کنم

با چیزی که بخاطرم رسید بی اختیار چشمام تا آخرین درجه گشاد شد و سیخ سر جام نشستم

واای خدای من چطور همچین موضوع مهمی رو فراموش کرده بودم ؟؟
باید تا قبل اینکه باز سر و کله امیر پیدا میشد کاری میکردم و سر و ته ماجرا رو هم میاوردم

با عجله سراغ کوله پشتیم رفتم و زیپش رو باز کردم دستای لرزنم به سمت لباسا رفت و دونه دونه بیرونشون کشیدم و روی زمین انداختم

با دیدن جعبه بی بی چک ته کیف آب دهنم رو با استرس قورت دادم ، برش داشتم و بلند شدم نمیدونستم دستشویی کجاست

با پاهایی که از شدت هیجان زیاد بی اختیار شروع کرده بودن به لرزیدن شروع کردم خونه رو گشتن

با دیدن دستشویی خوشکل که با گل تزیین شده بود نگاهمو توش چرخوندم و با تحسین زیرلب زمزمه کردم :

_این بشر کی بوده که حتی از دیزاین دستشویی هم نگذشته !!

واقعا از خونه اش خوشم اومده بود
دوست داشتم صاحب خونه رو از نزدیک ببینم

داشتم هنوز با لذت اطرافم رو از نظر میگذروندم که با یادآوری تست بارداری پوووف کلافه ای کشیدم و درحالیکه جلوی چشمام میگرفتم و تکونش میدادم زیرلب زمزمه کردم :

_بریم که به کارمون برسیم !!

برای اطمینان یه بار دیگه متن روی جعبه اش رو خوندم که باید چیکار کنم و شروع کردم
بعد از انجام تست بیرون اومدم و درحالیکه در ظاهر مشغول شستن دستام بودم ولی تموم هوش و حواسم پی تستی بود که کنار سنگ دستشویی گذاشته بودمش

با استرس داشتم نگاهش میکردم
که کم کم خط ها تغییر شکل دادن و جلوی چشمای ناباورم چیزی که میخواستم و توی فکر و ذهنم بود اتفاق افتاد

دوخط اونم چی ؟؟
پُر رنگ پُر رنگ که نشون از بارداریم بود

لبخندی کل صورتم رو پر کرد و با قبلی که از شدت ذوق تند تند میتپید بی بی چک رو برداشتم و زیرلب زمزمه کردم :

_خدایا شکرت !!

من این بچه رو میخواستم حتی اگه وجودش ممنوع باشه و کسی نخوادش
همین که من دوستش دارم و میخوامش کافی بود !!

با هیجان دستی روی شکمم کشیدم و درحالیکه از توی آیینه به خودم خیره میشدم زیرلب زمزمه کردم :

_یعنی ممکنه آراد بخاطر تو دلش نرم شه و باهام راه بیاد ؟؟!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۸۰۲۲۰۷۴۴

دانلود رمان آشوب pdf از رؤیا رستمی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     راجبه دختریه که به تازگی پدرش رو از دست داده و به این خاطر مجبور میشه همراه با نامادریش از زادگاهش دور بشه و به زادگاه نامادریش بره و حالا این نامادری برادری دارد بس مغرور و …
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۲ ۱۱۲۵۵۲۴۵۵

دانلود رمان کام بک pdf از آنید 8080 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان : کام_بک »جلد_دوم فلش_بک »جلد_اول       محراب نیک آئین سرگرد خشن و بی رحمی که سالها پیش دختری که اعتراف کرد دوسش داره رو برای نجاتش از زندگی خطرناکش ترک میکنه و حالا اون دختر رو توی ماموریتش میبنه به عنوان یک نفوذی..
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۲ ۱۴۳۷۵۸۲۶۲

دانلود رمان نذار دنیا رو دیونه کنم pdf از رویا رستمی 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ازدختری بنویسم که تنش زیر رگبار نفرت مردیه که گذشتشو این دختر دزدید.دختریکه کلفت خونه ی مردی شدکه تا دیروز جرات نداشت حتی تندی کنه….روزگار تلخ می چرخه اما هنوز یه چیزایی هست….چیزایی که قراره گرفتار کنه دختریرو که از زور کتک مردی سرد و…
InShot ۲۰۲۴۰۲۲۸ ۲۳۳۸۵۰۰۶۹

دانلود رمان نجوای نمناک علفها به صورت pdf کامل از شکوفه شهبال 3.7 (6)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان:   صدای خواننده در فضای اتومبیل پیچیده بود: ((شهزاده ی آسمونی/گفتی که پیشم می مونی.. برایاین دل پر غم/ آواز شادی می خوانی عشق تو آتیش به پا کرد/ با من تو روآشنا کرد.. بی اونکه حرفی بگویم/راز منو بر ملا کرد.. یه لحظه بی…
55e607e0 508d 11ee b989 cd1c8151a3cd scaled

دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.6 (7)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه…
شیطون2

رمان دانشجوهای شیطون 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان دانشجوهای شیطون خلاصه: آقا اینجا سه تا دخترا داریم … اینا همين چلغوزا سه تا پسرم داریم … که متاسفانه ازشون رونمایی نمیشه اینا درسته ظاهری شبیه انسان دارم … ولی سه نمونه موجودات ما قبل تاریخن که با یه سری آزمایشاته درونی و بیرونی این شکلی…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۲۲۱۱۵۱۴۱۸

دانلود رمان طور سینا pdf از الهام فتحی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         گیسو دختری که دو سال سخت و پر از ناراحتی رو گذرونده برای ادامه تحصیل از مشهد به تهران میاد..تا هم از فضای خونه فاصله بگیره و هم به نوعی خود حقیقی خودش و پیدا کنه…وجهی از شخصیتش که به خاطر…
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۳ ۰۱۲۶۵۰۱۱۲

دانلود رمان داروغه pdf از سحر نصیری 5 (1)

4 دیدگاه
  خلاصه رمان:       امیر کــورد آدمی که توی زندگیش مرد بار اومده و همیشه حامی بوده! یه کورد مرد واقعی نه لاته و خشن، نه اوباش و نه حق مردم خور! اون یه پـهلوونه! یه مرد ذاتا آروم که اخلاقای بد و خوب زیادی داره،! بعد از…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.8 (12)

2 دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 43

دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی 4 (4)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم…
اشتراک در
اطلاع از
guest

6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Shyli
Shyli
2 سال قبل

اَی خِداااااااا
چرا؟ن ب من بگین چرا انقد کوتاهه
قصد دارین ما رو دق بدین
اه پارت طولانی بده
کوتاه بدی هارت ما میشکنه نویسنده جونی

😑
😑
2 سال قبل

یکم حرف گوش کن و پارتاتو طولانی کن
خسته شدم دیگه.اه

eli
eli
2 سال قبل

وای گلبم 🥲توروخدااا میخام ببینم چی میشه خیلی کند پارت میدی تازه براب ما خواننده ها هم دیرتر میگذره سالی یکی💔

مینو
مینو
2 سال قبل

سلام نویسنده جونیییی مرسییییی اگر بیشترم پارت بزاری ممنون میشیم عالییییی

علوی
علوی
پاسخ به  مینو
2 سال قبل

کلاً اگه یه سره تکلیف داستان رو مشخص کنید ممنون!!

...
...
2 سال قبل

یکمی طولانی کن لطفاا 🙏🙏🙏🙏

دسته‌ها

6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x