رمان عشق ممنوعه استاد فصل دوم پارت 33
با تقلا سعی داشت خودش رو از تخت پایین بندازه با عجله به سمتش قدم تند کردم و مانع از افتادنش از روی تخت شدم _چیکار میکنی آروم باش با شنیدن صدام دست از تقلا برداشت و با چشمای سرخ شده نگاهم کرد با دیدن نگاه خیره اش دستپاچه شدم خجالت زده زودی نگاه