21 اسفند 1402 - رمان دونی

روز: 21 اسفند 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان شاه خشت

رمان شاه خشت پارت 87

      _ تازه یادت اومد بپرسی؟   سرش را بلند کرد و تلاش برای کنار زدن موها از صورت ناکام ماند.   _ یادم بود، گفتم آروم شدی بپرسم.   موهایش را از صورت نیمه‌خمارش کنار زدم و‌ با دست نگه داشتم.   _ تکنیک‌های زنانه داشتی و‌ رو نمی‌کردی؟   چرخ زد و دست را زیر سرش

ادامه مطلب ...
رمان ماهرخ

رمان ماهرخ پارت 136

    شهریار لبخند کوچکی روی لبش شکل می گیرد… -منتظرم بودی…؟!   شهریار حتی فکرش را هم نمی کرد ماهرخ تا این حد تحویلش بگیرد… حرف های رامبد توی گوشش بود…   بدون آنکه هر دو متوجه باشند دوشادوش یک دیگر سمت دریا قدم برداشتند…   -انتظار خیلی چیزا رو کشیدم اما هیچ کدوم رو نتونستم داشته باشم…!!!  

ادامه مطلب ...
رمان حورا

رمان حورا پارت 193

            معاینه کردنش و سونوگرافی‌اش زیاد طول نکشید، اما همان چند دقیقه هم وقتی صدای قلب ان کوچک چند ماهه را شنیدم، بغضم را نتوانستم کنترل کنم!   حتی اشک وحید هم پیدا بود، اما خندید و پنهان کرد! زیبا بود، بعد از هزاران مشکلی که داشتیم، شنیدن قلب کودک کیمیا، ان هم در بطنش،

ادامه مطلب ...

دانلود رمان مجنون تمام قصه ها به صورت pdf کامل از دل آن موسوی

    خلاصه رمان:   همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معرف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیب‌ها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آن‌ها می‌شود. باشروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کم‌کم احساسی میان این دو نفر شکل می‌گیرد. احساس و عشقی که می‌تواند مرهم برای زخم‌های

ادامه مطلب ...
آوای توکا

رمان آوای توکا پارت 30

      نادیده اش می گیرم و زیر گلوی آوا را می بوسم. انگار نه انگار که اویی هم هست.   – فکر کردی منتتو می کشم ؟     نیشخند میزنم و رک می گویم :     – تو چی فکر کردی با منت کشی خر میشم ؟ به خاطر دخترم نبود یک لحظه هم تحملت نمی

ادامه مطلب ...
رمان مانلی

رمان مانلی پارت 72

        چپ چپی نگاهش کردم که بی‌توجه روی صندلی کنارم نشست. _ولی خودمونیم فریا جای شانس یه کاسه پشکل…   قبل از تمام شدن حرفش عمه هینی کشید. _سر میز نشستیم مودب باش نریمان!   چشم از نریمان برداشتم و به آرامی شروع به خوردن غذایم کردم.   کمی بعد دست بلند کردم تا نمک را از

ادامه مطلب ...

دانلود رمان حصاری به‌خاطر گذشته ام به صورت pdf کامل از ن مهرگان

  خلاصه رمان:       زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم،نا امیدی،تنهایی شده است.دخترکی با داغ بازیچه شدن.عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت،عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی،نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا،در عین حال پاک

ادامه مطلب ...