رمان آق بانو پارت ۲۰
*** دستخط دوم را به نوبت سپرده بودم و مثل هر روزه با گل خاتون و هلن سرم گرم بود. دکتر ظهر برگشت، سر زمان همیشگی رسید، مثل همیشه نبود. هلن را کوتاه بغل گرفت و بوسید، بعد به اتاقش رفت. گل خاتون دلواپس به در بسته شده عقب سر دکتر نگاه کرد و