روز: مرداد ۲۶, ۱۴۰۳ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان رز های وحشی

رمان رز های وحشی پارت ۵۴

    ×   روی فرمون ماشین ضرب گرفته بود و می‌دانست باید صبر کند اما این که زمان می‌گذرد و رز کنار سپهر است داشت کلافه اش می‌کرد‌. به ساعت مچیش خیره شد و زمان لعنتی مثل همیشه طبق قانون نا نوشته ای وقتی کلافه و بد حال بودی دیر می‌گذشت! ناچار چشم هایش را بست و سرش را

ادامه مطلب ...
رمان فئودال

رمان فئودال پارت ۵۸

            – اینارو کی بهت گفته ؟ دروغه محضه خان . من همچین کاری نکردم ، دارن تهمت میزن.   با حرص قهقه زد ، خواست سیلی بعدی را بزند که صدای فیروزه بانو بلند شد.   – از کی تاحالا تو این خونه دست رو زن بلند میشه؟ نریمان !   صدای فیروزه انقدر

ادامه مطلب ...
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت ۳۵

        با دیدن من حرف در دهانش ماند. نگاهش از بالا تا پایین اندامم رفت و برگشت.   لبخندی به رویش زدم و دستی توی موهایم کشیدم… خرامان سمتش قدم برداشتم. نگاهی بهش انداخته که لباس پوشیده و آماده بیرون رفتن بود…   -به سلامتی جایی تشریف می بردین…؟!   بی هوا بازویم را گرفت و سمت

ادامه مطلب ...
آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت ۸۵

        شهراد:     -دنیس جون دلم بلات انگد شده بود!     مایا این جمله را گفت و دقیقاً مانند دختربچه‌ای که به‌شدت دلتنگ مادرش شده، آویزان گردن دنیز شد.     -عزیزم منم خیلی دلم براتون تنگ شده بود… برای هر جفتتون.     ماهین که دستان تپلش را دور بازوی دنیز حلقه کرده بود،

ادامه مطلب ...