۲۰۲۱ ۰۳ ۰۹ ۱۸ ۲۲ ۵۵

رمان آشوب پارت ۱۰ 1 (1)

86 دیدگاه
#پارت۳۹ #آشوب -ما آدم های زنده کش مرده پرست هستیم ،زنده تا زنده هست قدرشو نمیدونیم ،وقتی که مرد دلمون براش تنگ میشه؛برای خوبی هاش!… برای محبت هاش!…. برای دوست داشت های بی منت !… ************** روی تختش نشسته است وبرای بار چندم خبر جدید را می خواند: -نوه دختری…
IMG 20210303 155135 356

رمان آشوب پارت ۹ 5 (1)

27 دیدگاه
#پارت۳۵ #آشوب -علائم اش چیه؟! -خوب عزیزم پیداس دیگه !… شکاکه ، وفکر میکنه تو بهش خیانت میکنی! این یکی!… دو ،همیشه فکر میکنه حق با خودشه !… الان تو که بهش گفتی بیا بریم پیش روان شناس ،نگفت که ؛نمیخوام درمورد مسائل شخصی زندگیم صحبت کنم ودرمورد زندگیم به…
IMG 20210304 040802 986

رمان آشوب پارت۸ 0 (0)

42 دیدگاه
#پارت۳۱ #آشوب وارد پذیرایشان میشود، صدای اف اف خانه بلند میشود. سریع کنار پدرش می ایستد ،ومادرش با تحسین نگاهش میکند. آشور در ورودی را باز میکند ،وکنار مادرش می ایستد . خنده اش میگیرد انگار غریبه هستند ،خیلی رسمی ایستاده اند. آشور با دیدن لبخندش سری با نشانه تأسف…
IMG 20210301 020425 957

رمان آشوب پارت ۷ 0 (0)

81 دیدگاه
#پارت۲۷ #آشوب -باشه ،باشه .اسپریت کو … اشاره ای به کنسول کنار تخت اش میکند . علی بلند میگوید: -آشور سریع اسپری رو بده….. آشور در صدم ثانیه اسپری را به به انها می رساند . علی سریع برایش دو پاف اسپری میزند . حالش بهتر شده است سرفه هایش…
رمان صیغه استاد پارت 35

رمان آشوب پارت ۶ 0 (0)

50 دیدگاه
#پارت۲۴ #آشوب +آشوب؟! با آشور،حرف میزنی دیگه؟!….. گوشت کنار دستش را محکم میکشد . جایش درد میکند ،اما در مقابل درد دلش چیزی نیست. شروع به صحبت میکند: -چی بگم ؟!…. بهش بگم …آشور خواهرت کم اورده …همه اش تظاهر بوده … از بختش از پیرشدن داخل اوج جونیش گله…
۲۰۲۱ ۰۲ ۲۴ ۰۲ ۱۰ ۳۲

رمان آشوب پارت ۵ 0 (0)

50 دیدگاه
#پارت۱۸ #آشوب جمعه های خانه باغ را بعداز او دوست نداشت ولی حتما باید همه دور هم جمع باشند. پس از پوشیدن ست ورزشی اش راهی خانه کتایون میشود… امروز حتی پدر ومادرش هم هستند. وارد خانه میشود کسی متوجه حضورش نشده است عمه وزن عمویش در آشپزخانه هستند مادرش…
۲۰۲۱ ۰۲ ۲۲ ۱۴ ۳۸ ۱۷ 1

رمان آشوب پارت۴ 0 (0)

100 دیدگاه
#پارت۱۴ #آشوب همیشه با امدن به اینجا احساس قدرت میکند کل شهر زیر پایش است هرچه درطول هفته اتفاق افتاده است برای ایلین تعریف میکند . بهترین همدم روزهای تنهایش بود روزهای که فقط سنگ صبورش ایلین بود خداروشکر میکرد برای داشتن ایلین گارسون می آید ودیدنش میگوید: -خوش اومدین؟!…
۲۰۲۱ ۰۲ ۲۰ ۱۹ ۵۵ ۳۷

رمان آشوب پارت ۳ 0 (0)

43 دیدگاه
#پارت۱۰ #آشوب -خسته بودم از حجاب واز در نیومدن ورنگ جامعه ندیدن . باید دختر باشى تا بدونى چه دردى داره بگن: مهریه دختر دیپلمه انقدره، لیسانسه بیشتر، فوق لیسانس انقدر و… به خدا تو بقالى و سوپرمارکت هم اینجورى رو اشیاء قیمت نمیذارنباید دختر باشى تا بدونى چه دردى…
۲۰۲۱ ۰۲ ۱۹ ۱۴ ۳۷ ۵۳ 1

رمان آشوب پارت ۲ 0 (0)

67 دیدگاه
#پارت۶ #آشوب ****************** چند تقه به در میخورد از فکر بیرون می اید بفرماییدی میگوید. آشور وارد میشود از چهره غمگین خواهرش می فهمید دوباره غرق درخاطرات گذشته شده است. میرود جثه اش را درآغوش میکشد آغوشش بوی امنیت برای او می دهد . آشور پدرش مادرش وبرادرش بود دنیاش…
رمان آشوب

رمان آشوب #پارت۱ 0 (0)

67 دیدگاه
به نام خدا «خدا زمین رو گرد آفرید تا به انسان بگه همون لحظه ای که فکر می کنی به آخر دنیا رسیده ای درست در نقطه آغاز هستی» #آشوب #ژانر:عاشقانه .اجتماعی.روان شناسی . به قلم :نسترن *** #ایران #تهران ۲۰۲۱ سرش درحال انفجار است . شقیقه اش را آرام…