رمان گلاویژ پارت 156
نزدیک خونه بودم که رضا زنگ زد.. جواب دادم: معلومه کدوم گوری هستی! _سلام ممنون منم خوبم.. من که معلومه کدوم گوری هستم چون خونه ام اما تو کدوم گوری تشریفت رو بردی؟ کجایی؟ _دارم میرم خونه نزدیک خونه ام.. سرم داره میترکه چرا بیدارم نکردی تو؟ _خودمم دیربیدارشدم گفتم تا توبیدار میشی برم نهار بخرم.. واسه چی رفتی؟