رمان سکانس عاشقانه پارت 75
در دفتر رو باز میکنم … داخل میرم … میگم : _ یا می بردم یا می مردم ! فقط این دو گزینه رو دارم !…. میرم سمت صندلی … نمی شینم … دور میشم … سمت پنجره .… کلافه م … یه جا بند نمیشم …آروم نمیگیرم … نمی دونم چی می خوام … عرق نشسته روی پیشونیم