“خدمتکار عمارت درد” پارت 59
” مارال” دیگه بس بودم داشتم زیر دست آرایشگر جون میدادم + دستت شمام بسه همین خوبه _ ولی هنوز مونده موهاتون که… + نه دیگه مو نمیخواد همین آرایش که کردین خودش خیلیه دستت شما درد نکنه سارا که خودش داشت آماده میشد هی میگفت بزار موهاتو درست کنه یه نگاه