رمان گریز از تو پارت 132
شایان محکم به پیشانی اش کوبید: گروه خونیش o منفیه… هیچکدوم از ما… یاسمین را برق گرفت: خب منم o منفیم. چشم های شایان برق زد و دخترک با گریه جلو رفت: _من میتونم بهش خون بدم؟ میشه؟ شایان دست پشت کمرش گذاشت: با خانم پرستار برو راهنماییت میکنه. فقط سریع کارها و