رمان تارگت

رمان تارگت پارت 205 3.7 (6)

18 دیدگاه
  – دیوونه ای؟ چرا باید ازت دست بکشه؟ اتفاقاً به نظرم هنوز یه رگ خرکی غیرت روت داره. وگرنه چه لزومی داشت امشب اون نمایش و راه بندازه و ماشینش و به فاک بده که فقط تو توی ماشین اون پسره نباشی؟ دیدی که اصلاً تلاشی هم نکرد تو…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 204 3.4 (5)

9 دیدگاه
  – منم نمی گم نقش بازی کن. می گم واقعاً کیف و لذتت و ببر.. بالاخره یه نیاز جنسیه که تو وجود تو هم هست. چرا بیخودی سرکوبش کنی؟ – می فهمی اصلاً چی می گی؟ همدست و همراه اون روانی بشم که تهش خودمم بشم مثل اون؟ که…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 203 3 (8)

7 دیدگاه
  «- ما قبلاً همدیگه رو دیدیم.. پسره هم خودش یه چیزایی رو سربسته گفته ولی من رک و راست جواب منفی دادم و گفتم فعلاً نمی خوام به جز درس خوندن به چیزی فکر کنم.. زن دایی خیال می کنه خودش خیلی زرنگه که قراره زودتر از بچه برادرش…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 202 3.2 (6)

41 دیدگاه
  – راستش.. دیدم چند روزه تهرانیم و هنوز فرصت نشده با هم حرف بزنیم. واسه همین آدرس و از عمه گرفتم تا بیام دنبالتون و تو مسیر برگشتن به خونه با هم حرف بزنیم. یا اصلاً اگه مایل باشید و شام نخورده باشید.. بریم یه رستورانی جایی.. چون ما…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 201 4 (4)

2 دیدگاه
  باید حساب شده تر پیش می رفتم.. نمی خواستم اعتیاد پیدا کنم به این رابطه هایی که.. از حق نگذریم.. پر لذت بود.. انقدری که همه اهدافم تحت الشعاع قرار بگیره. واسه همین.. بعضی وقتا لازم بود ولش کنم تا از جلوی چشمام دور بشه بلکه منم بتونم به…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 200 3.5 (6)

9 دیدگاه
  حین کف مالی کردن موهای خوش بوش با افسوس ادامه دادم: – حیف دارم می شورمشون.. اینجوری بوی بادومش می ره.. رفتی خونه حتماً مارک کرم موت و برام بفرست یکی برات بخرم.. واسه وقتایی که اینجا می ری حموم لازم می شه.. پوزخندی زدم و درحالیکه سعی می…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 199 3.4 (5)

4 دیدگاه
  هرچند که حرص و خشمش و.. سر منم خالی کرد که خب.. عاقبت خوبی نداشت. ولی همین اول باید گربه رو دم حجله می کشتم.. باید می فهمید که حق رد شدن از خط قرمزای من و نداره. زور داشت برام.. خیلی زور داشت دختر اون عفریته.. اون کثافت…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 198 3 (6)

11 دیدگاه
  از همون گردنم من و عقب کشید و با خودش برد سمت هال و غرید: – به مادر من میگی هرزه آره؟ حالا وایستا و ببین تهش چی می شه.. بدون هیچ رحمی.. بدون اینکه اصلاً ببینه کجا دارم می افتم من و پرت کرد رو زمین و هوار…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 197 3.4 (5)

7 دیدگاه
  ناباورانه چند قدم جلو رفتم و از همونجا دیدم که با بی خیالی یه لیوان آب گذاشت تو ماکروفر و از تو کابینت برای خودش کافی میکس درآورد. – از کی بیداری؟ عرضه نداشتی یه چایی دم کنی؟ – می گم بیا این در و باز کن عوضی.. چرا…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 196 4.3 (4)

5 دیدگاه
  آدمی که برای آزار و اذیت کردن من ماه ها برنامه و نقشه چیده بود.. آدمی که چند شب پیش به من وعده زندانی شدن همیشگی تو این قفسی که برام ساخته بود و داد.. حالا انقدری خیالش راحت بود که بدون پیگیری کردن من و وضعیتم اون بالا…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 195 4.2 (5)

10 دیدگاه
  دستام که بی حرکت کنار بدنم افتاد و تو همون حالی که یه طرف صورتم چسبیده بود به قفسه سینه اش.. سعی داشتم با نفس های عمیق خودم و آروم کنم که گفت: – اینا رو می گم که بدونی.. که دیگه خودت و انقدر خسته نکنی.. این حرفا..…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 194 3.2 (5)

29 دیدگاه
  عجیب بود که اونم خیلی خونسرد و معمولی درست مثل خودم جواب داد: – از نظر قانونی منظورته؟ – آره! یه کام دیگه از سیگارش گرفت و چشماش و در اثر دود غلیظش جمع کرد.. – به چه جرمی؟ – اغفال.. فریب.. سوء استفاده.. اخاذی.. زورگویی.. تجاوز.. – خب…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 193 3.4 (5)

15 دیدگاه
  دلم نمی خواست یه رابطه خشونت آمیز و براش رقم بزنم.. شاید خشونت جزئی از خصوصیت های اخلاقیم محسوب می شد و حتی تو روابطم هم زیاد به کار می بردم ولی.. قضیه انگار.. با درین فرق می کرد. طوری که پریشبم هرکاری کردم نتونستم از یه حدی جلوتر…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 192 4 (4)

7 دیدگاه
  – نمی خوری؟ مجبورم نکن از طریق سیستم دهان به دهان وارد عمل بشما! تو هم که قبلاً ثابت کردی با دهنی من هیچ مشکلی نداری. مگه نه؟ لبه های لیوان و با دو تا انگشت نگه داشتم و جلوی چشماش تکونش دادم.. که یهو خشمش فوران کرد. لیوان…
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 191 4 (4)

19 دیدگاه
  مثل همین الآن که با نهایت درموندگی بهش گفتم باهاش میرم تو خراب شده اش و تن به هرکاری که می خواد میدم. چیزی که فکر کردن بهش.. بعد از اون شب.. خود خود مرگ بود برام! کارش که تموم شد و از فروشگاه بیرون اومد.. سریع سوار ماشین…