رمان آس کور پارت 204
کاش میدانست اندازه ی تمام دنیا از او متنفر است. کاش میدانست آرزوی مرگش را دارد. کاش این همه ضعف و سستی درونش نبود تا به راغب بفهماند که بابت تمام سالهای از دست رفته ی زندگی اش، به او بدهکار است. دست راغب که روی شکمش حرکت کرد، حسی قوی تمام ترس هایش را کنار