رمان آشپز باشی پارت 33
– من از اوناش نیستم رئیس… دنبال اهلش بگردین! قدمهایم را تند کردم که حتی با او یک جا نفس نکشم… بدی طلاق گرفتن همین بود، همین دل شکستن ها… همین طمعهایی که به جسم و روح زنها میشد… تمام راه را از رستوران تا دانشگاه فکر کردم و فکر کردم… به خودم، کیسان…