انتقام یا عشق (خون آشام) پارت 32

13 دیدگاه
با حس اینکه کسی دستش را توی موهام میکشه از خواب بلند میشم. مادربزرگم کنارم نشسته با اینکه میدونم مادربزرگم رو از دست دادم ولی با خوشحالی بغلش میکنم اونم…

انتقام یا عشق (خون آشام) پارت 30

6 دیدگاه
باشنیدن صدای ارام مادربزرگم دویدم ب سمتش درست حدس زده بودم بالای سرش شمع بود نگاهی ب مادربزرگم انداختم. از ترس پاهایم میلرزیدند نشستم و ب صورت مادربزرگم ک غرق…