رمان تاوان Archives - صفحه 3 از 3 - رمان دونی

دسته‌بندی: رمان تاوان

رمان تاوان

رمان تاوان پارت 10

      ترسیدم از حرفش و با لکنت پرسیدم     _تیزی؟؟؟     _دوست داری بیهوشت کنم تو اتاق استرلیزه بکشمش بیرون نازنازم؟؟     خندش جمع شد وقتی ترس و تو چشمام دید     _نترس طوریت نمیشه من بلدم کجا بزنم     واقعا جون خودم مهم بود؟؟ نمیدونم…… اصلا به درک اصلا هر چی شد

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 9

      با وجود اصرار های زیبا من چیزی بهشون نگفتم ولی فهمیدن اینکه میعاد ولم کرده زیاد سخت نبود زیبا خودشم میگفت حق با اون بوده که میعاد ولم میکنه ولی با دردی به این بزرگی     دوست نداشتم بهشون بگم چیا شنیدم و چی بهم گذشت از طرف مردی که تمام فکر و ذکرم تو این

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 8

      چند دقیقه گذشت آروم که شدم ماشین و روشن کردم، باید به الهه میگفتم تموم شد تمام این یک و سال و نیم برنامه ریزیم تموم شد الان دیگه هیچی نداره     خط قرمزش قلبش بود احساسش بود تنش بودکه از رو همش رد شدم و انداختمش تو قفس     من پسر آروم و خلفی

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 7

  _خب…قضیه حل شد؟ _بله مطرحش کردم جناب مجد یعنی این مرد با این چهره پدر عسل بود؟ اصلا فکرشو نمیکردم این ریختی باشه بیشتر شبیه سیاست مدارا بود ظاهرش یه لبخند مهربونی بهم زد _خوبی دخترم؟ سرمو به تایید تکون دادم _کمالوند همه چیزو برات توضیح داده دیگه درسته؟ _ولی….. این آقا راستشو نمیگه…..من پشت فرمون نبودم احساس میکردم

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 6

        تقریبا یک هفته گذشت و عجیب بود که عسل حتی زنگم نزده بود فقط یه پیام داد که از اون شب بارونی مریض شده و حتی کارش به بیمارستانم کشیده بود نگرانش بودم و هر روز بهش زنگ میزدنم ولی گوشیش خاموش بود باید تو اولین فرصت که فربد یه ذره رو به راه بشه بهش

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 5

    “۳ سال قبل”     تو دانشگاه با عسل دوست شده بودم، زیاد درس خون نبود و خودش همیشه میگفت با ده بیست سی چهل سراسری اونم ادبیات قبول شده ولی شعر و شاعری رو دوست داشت اون موقع تازه چند ماه بود بابا رو از دست داده بودیم فربد دنبال کارای خودش بود و منم تنهای تنها

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 4

    دادخواست طلاق بود  و من ناباور لبخند زدم     _این چیه؟     _فکر کردم حداقل سواد خوندن نوشتن داری؟     صدای زیبا مثل خوره تو سرم وول میخورد ولی من باور نکردم     _شوخی داری میکنی با من…….آره؟     جوابی نداد و فقط با پوزخند و تحقیر داشت نگام میکرد، انگار کلمات و

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 3

        همیشه وقتی از اون پسره میگفت گریه اش درمیاد مثل الان     _مهسا فقط خدا میدونه اون موقع انقدر میخواستمش که جونمم براش میدادم ولی اون چیکار رفت سراغ یکی دیگه     _زیبا اون شوهرمِ مثل تو و پیمان نیستیم ما     چشماشو محکم روی هم فشار داد و من خجالت کشیدم از

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 2

  ولی از وقتی اومدم اینجا فربد به بهانه های مختلف زیاد سراغم نمیومد جدیدا هم میگه رفتم شهرستان کار کنم و پول جورکنم….. نمیدونم راست میگه یا دروغ آخه کی میره شهرستان برای پول درآوردن وقتی همه میان تهران؟ یه وقتایی که عقلم درست کار میکنه میگم حق با زیباس چون واقعا میعاد انقدر دم گوشم خوند دوستم داره

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 1

    رمان تاوان   به نام خدا♥️   من” میعاد پیشرو”بعد از ۳سال بالاخره انتقام الهه مو گرفتم زنی که تمام زندگیم بود ولی از یه آدم اشتباه از آدمی که هیچ ربطی به این قضیه نداشت و من بهش ظلم کردم آهش گرفت و خدا پشت اون دخترو بچه ی بی گناش دراومد وحالا من موندم و تاوانی

ادامه مطلب ...