رمان دختر نسبتا بد ( بهار ) پارت 45
بعداز زیرو رو کردن منوی غذای پیش روم، بالاخره چیزی که میخواستمو انتخاب کردم و رو به فرزین گفتم؛ -من شماره 34 تو چی!؟ از روی صندلی بلند شد و جواب داد: -منم همون که تو انتخاب کردی!چیزی که تو انتخاب میکنی حتما به دل مینشینه! برم دستامو بشورم زود میام!