رمان استاد خلافکار پارت 105

رمان استاد خلافکار پارت 105

750 دیدگاه
  سریع پیاده شدم و در سمت امیر و باز کردم دستاشو گرفتم و سعی کرد کنارم بزنه پسم بزنه اما نتونست به خودم جرات دادم خودمو توی بغلش انداختم…
رمان استاد خلافکار پارت 103

رمان استاد خلافکار پارت 103

670 دیدگاه
  امیر صورتم رو نوازش کرد و گفت _نگران چیزی نباش ملکه من منو که میشناسی اتفاقی برام نمیفته میریم هرجایی که تو بخوای حتی اگه بگی میریم ناف تهران…
رمان استاد خلافکار پارت 100

رمان استاد خلافکار پارت 100

372 دیدگاه
    آرمین که رگ گردنش بیرون زده بود و عصبانیت از صورتش می بارید خواست به سمتش حمله کنه که قبل از اینکه من بتونم جلوشو بگیرم دونفر از…
رمان استاد خلافکار پارت 99

رمان استاد خلافکار پارت 99

342 دیدگاه
    پسرم رو بیشتر به خودم فشار دادم و گفتم بعدا همه چیز رو براتون توضیح میدم هانا نگران پرسید _تو اینجا توی بیمارستان چیکار می کنی؟ نفسم رو…
رمان استاد خلافکار پارت 97

رمان استاد خلافکار پارت 97

371 دیدگاه
  با دیدن عادل که داشت از دور به سمتم می‌اومد به طرفش رفتم با نهایت التماس ازش پرسیدم چی شد تونستی کاری بکنی ؟ عصبی بود و ناراحت این…
رمان استاد خلافکار پارت 96

رمان استاد خلافکار پارت 96

523 دیدگاه
  دعاکردم تا امیر سالم و سلامت از این اتاق بیاد بیرون که بتونه زندگی که آرزو داشت کنار پسرش من تجربه کنه . امیر ازخیلی چیزا گذشته بود از…
رمان استاد خلافکار پارت 95

رمان استاد خلافکار پارت 95

922 دیدگاه
  اما وقتی جوون از پاهاش رفت روی زمین افتاد و منم باهاش آوار شدم. به خاطر چراغی که بالایی در خونه بود صورتش میتونستم ببینم رنگ پریده و بی…
رمان استاد خلافکار پارت 94

رمان استاد خلافکار پارت 94

112 دیدگاه
  پرستار از من پرسید هپدرش کجاست؟ معمولاً پدرا از دیدن اولین بار غذا خوردن بچه هاشون خیلی لذت میبرن. با این حرفش بغضم شکست دوباره شروع کردم به گریه…
رمان استاد خلافکار پارت 93

رمان استاد خلافکار پارت 93

396 دیدگاه
  اشکم داشت در می اومد اینقدر احساساتی شده بودم که باورم نمیشد شاید به خاطر دوران حاملگی بود اما دلم براش سوخت دلم براش سوخت که وقتی گفتم از…