رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت92

4 دیدگاه
#فصل دوم     – فقط پولو بریز به حسابم داداش.   بلند میخندم… با خنده میگه: – گفتی کی برمیگردی؟   – فردا… رسیدم میرم خونم… خالیه؟   –…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت91

11 دیدگاه
فصل دوم   تلخ میگم:   – فکر میکنی خوشحال میشه؟ اون اگه میخواست منو ببینه نمیفرستادمون اون طرف…. نمیگم خودم نمیخواستم برم… میخواستم… اما دلم مراقبتشم میخواست…دلم حمایتشو میخاست،…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت90

6 دیدگاه
فصل دوم   “تو میخواستی که هیچ مرزی نمونه خودت خواستی خودت گفتی یکی شیم تو بودی گفتی لازمه به وقته اسیر بازیای زندگی شیم خودت مسبب خاطره هایی… تو…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت89

47 دیدگاه
      – اگه شما و آرشام نبودید مرده بودم نمیدونم چجوری و چطوری ممنونتون باشم..   آرشام روی صندلی میز توالت میشینه و عمو میگه:   – خدا…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت87

8 دیدگاه
#فصل دوم   – یادت نمیره که  عاشقتم؟ میخندم:   – بزار ببرننت دیوونم کردی… خون ریزی داری… چقد حرف میزنی تو این وضعیت.   – منم بهت نگفته بودم…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت85

23 دیدگاه
فصل دوم   «**ارشام**»   آماده میشم تا زودتر برم سر کار… خستم… بی حوصلم… عصبیم… کار مدلینگم اعصاب و حوصله میخواد که ندارم… رستوران عمو جاوید ولی جای دنج…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت84

49 دیدگاه
فصل دوم     اون قدر عصبیه که دارم از ترس سکته میکنم، از ترس قلبم رو دور تند افتاده، حتی فکرشو نمیکردم م.س.ت.ی.ش که بپره… رابطش که تموم شه،…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت83

45 دیدگاه
#فصل دوم   – اره ولی…. امیدوارم تموم شه این کینه و ناراحتیا… دیروز بعد مدت ها دلم میخواست بغلش کنم و بگم مبارکه داداش…. ولی……   دستامو گردنش میندازم:…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت82

27 دیدگاه
    – میخواستم یادت بیاد هنوز دوسم داری. زیر گردنشو می‌ب.و.س.م: – آره… یادم اومد! – دلم واست خیلی تنگ شده بود آرتان. ل.ب.اش.و م.ی. ب.و.س.م: – واسه همین…
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت81

43 دیدگاه
#فصل دوم   – رستوران بیشتر شب باید بری و بخونی… تو هم که خواب نداری غیر آدمیزادی. – اوکی پس بریم خسته شدم از بیکاری برم آماده شم بلند…