رمان حورا پارت 349
_ حورا خانم؟ جزوهرو کامل نوشتین؟ به دختر جوانی که بعد از کلاس، کنارم ایستاد لبخندی زدم: _ اره عزیزم…میخوایش؟ لبخندش عمق گرفت: _ اگه بشه که عالی میشه، برم ازش پرینت بگیرم بیارم براتون! دفترم را به سمتش گرفتم: _ بیا گلم…فقط تا پس فردا برام بیارش،