رمان ماهرخ پارت 117
5 دیدگاه
شهریار نگرانی یادش رفت و زاویه ای دیگری از شخصیت دخترک ذهنش را درگیر کرد. هدف اصلی چه بود…؟! ماهرخ چه چیز را پنهان می کند…؟! -از چی حرف میزنی…؟! رامبد که به هدف اصلی اش نزدیک شده بود. گفت: ماهرخ باید اعتماد کنه… اون می ترسه حتی…