رمان رز های وحشی پارت 1
46 دیدگاه
من میکائیل دشت گردم من تنهایی تو کوچه های تنگ و ترش تهران قد کشیدم تنهایی کار کردم تنهایی دعوا کردم تنهایی مست کردم تنهایی زخمامو بستمو تنهایی دردامو داد زدم فکر میکردم از یه جایی به بعد میتونم با دختری که کنار لبش خال سیاه داره تنها…