رمان آس کور پارت 89
آمده بود که دنیای تیره و تار دخترکش را رنگ بپاشد. گفته بود او را خوشبخت ترین دختر دنیا میکند و چند وقتی میشد که کارش را به صورت جدی آغاز کرده بود. بس بود دلبرکش هر چه در دل سیاهی ها تک و تنها تازانده بود، حالا حامی را داشت… پسری که با