رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 34 5 (1)

بدون دیدگاه
  حس میکردم قلبم داره توی دهنم میزنه و سرم سنگین شده پس بی حس و حال سری در تایید حرفش تکون دادم و بی رمق روی تک مبل توی سالن نشستم آراد خواست به سمتم بیاد ولی نمیدونم چی شد که یکدفعه نگاهش خیره پنجره پشت سرم شد و…
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 33 4 (1)

بدون دیدگاه
  به مبل گوشه پذیرایی اشاره کردم و خطاب بهش گفتم : _اونجاس !! با عجله به اون سمت رفت و گوشی رو برداشت ولی با دیدن اسم تماس گیرنده پوووف کلافه ای کشید و بلند گفت : _ای بابا !! بعد از مکثی گوشی رو برداشت و بی حوصله…
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 32 2 (1)

3 دیدگاه
  لعنتی دندوناش رو توی بازوم فرو برده بود و با چشمایی که از شادی برق میزدن بهم خیره بود و برام ابرو بالا مینداخت با حرص فریاد زدم : _ول کن کندی گوشت دستمو !! با لج بیشتر دندوناش فرو برد که دیکه طاقت از کف دادم و با…
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 31 2.5 (2)

بدون دیدگاه
  چپ چپ نگام کرد و با حرص گفت : _آره !! به طرفش چرخیدم و با ترس زمزمه کردم : _یع…یعنی چی که میگی توی کُماس !؟ دستی به صورتش کشید _یعنی اینکه بدجور زدی ناکارش کردی آب دهنم رو قورت دادم و وااای بلندی زیرلب زمزمه کردم چه…
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 30 1.5 (2)

بدون دیدگاه
  عصبی روی تخت دراز کشیدم و به این فکر میکردم که چطوری تونسته بدون اینکه به من بگه اینطوری بیگدار به آب بزنه و بدون اجازه به اون خونه برگرده هنوز چند دقیقه نگذشته بود که با صدای بلند زنگ به خودم اومدم و با عجله خودم رو به…
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 29 2 (1)

بدون دیدگاه
    بلند شدم و درحالیکه به طرف اون قفسه راه می‌افتادم آروم روی زانو نشستم و گلدون کنار زدم که با دیدن تک کلیدی که پشتش بود برای ثانیه با تعجب نگاش کردم و کم‌کم لبخندی گوشه لبم نشست با فکر به اینکه این کلید ممکن مال این گاوصندوق…
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 28 1 (1)

بدون دیدگاه
  از اینکه جدیدا زود پیشم وا میداد و مقاومتش میشکست خوشم میومد چون میدونستم نسبت بهم دچار یه حس هایی شده و همین باعث شده که بیحال توی بدنم لَم بده این دختر یه طورایی برای من شبیه یه چیز کشف نشده ای بود که دوست داشتم ذره ذره…
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 27 3.5 (2)

بدون دیدگاه
  آراد با شنیدن صدای مکرر زنگ به خودش اومد و درحالیکه هنوز گیج خواب بود روی تخت نشست و همونطوری که من رو از روی خودش کنار میومد سوالی پرسید : _صدای اف افِه ؟؟ اهوومی زیرلب زمزمه کردم که بلند شد و همونطوری موهای آشفته اش روی دستی…
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 26 5 (1)

بدون دیدگاه
  _باور میکنی نمیدونم اصلا فراموش کرده بودم !! موهای آشفته دور صورتم رو کنار زدم و عصبی به دنبال آراد راه افتادم که وارد اتاق پریا شد به دنبالش داخل شدم که با دیدن پریای که بالای صندلی ایستاده بود و سعی میکرد پنجره اتاق رو باز کنه و…
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 25

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 25 5 (1)

بدون دیدگاه
  ” آراد ” عصبی به سمتم برگشت و با اشاره ای به اتاق گفت : _زده به سرت ؟؟ دستامو به سینه زدم و با لبخندی گوشه لبم سری تکون دادم و با شیطنت گفتم : _ آره چطور !؟ چشم غره ای بهم رفت و حرصی گفت: _هه…..انگار…
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 24

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 24 5 (1)

3 دیدگاه
  کلمه بازی رو زیرلب زمزمه کردم و گیج سوالی پرسیدم : _بازی ؟! تو گلو خندید و درحالیکه دستش رو نوازش وار روی صورتم میکشید گفت : _اهووووم …. بازی اونم از نوع لذت بخشش خوب نگفتی نظرت چیه ؟! نگاهمو توی صورت خونسرد و اون لبخند مرموز گوشه…
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 23

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 23 5 (1)

بدون دیدگاه
  _زود صبحونت رو بخور دخترم ، چون قراره جایی بریم اونم با خانوم پرستار !! چی ؟؟ من رو میخواست با خودش کجا ببره ؟؟ دهن باز کردم که مخالفت کنم انگار فهمید چون بلافاصله گفت : _وظایفت رو که یادت نرفته خانوم پرستار ؟؟! به اجبار نه آرومی…
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 22

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 22 5 (2)

بدون دیدگاه
  با دیدن حال بدم از فرصت استفاده کرد و با عجله و دست و پایی لرزون بیرون رفت عصبی درحالیکه از درد به خودم میپیچیدم لنگون لنگون با همون بدن خیس و برهنه بلند شدم دستمو به دیوار گرفتم و سعی کردم راه برم که با شنیدن صدای خِش…
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 21

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 21 5 (1)

بدون دیدگاه
  ” آراد “ با روشن شدن صفحه اف اف و دیدن صورتش نفس توی سینه ام حبس شد ، پس بالاخره اومد خاله قزی من !! چی من ؟! این من مالکیت از کجا نشات میگیره آراد حواست هست ؟؟! کلافه سری تکون دادم تا بیخیال فکرای مختلفی که…
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 20

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 20 5 (1)

بدون دیدگاه
نووووچ اصلا همچین چیزی تو کَتم نمیرفت که لخت مادرزاد توی این خونه بچرخم دستام با سینه گره زدم و سوالی پرسیدم : _اونوقت چرا ؟! اخماشو توی هم کشید و گفت : _اولا اینجا حق سوال و جواب پرسیدن نداری دوما آقا اصلا خوششون نمیاد کسی غیر فُرم لباس…