رمان جزر و مد پارت 33
واقعا نمیدونه….نمیفهمه؟ با حرص گفتم _فکر کردی من هر روز صیغه ی این و اون میشم که میگی چرا میترسی؟ نگاهش عوض شد لحنشم عوض کرد _منظورم این نبود……نگرانیت بی جائه…..ولی بدون خیلی خوش شانسی که قراره اسمم بیاد کنارم پرو…..پرووووو منم با لجبازی گفتم