رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 104 2.8 (5)

2 دیدگاه
    _ ولی خیلی بیشتر از اونی که فکر می کنی باید باهاشون درگیر باشم.   و حتی ممکنه دلشون بشکنه. درسته که جرم نمی کنم.   حق انتخاب دارم   ولی در هر صورت میشه خیلی با آرامش بیشتر درستش کرد.   نمی خوام کار به جاهای باریک…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 103 1 (1)

بدون دیدگاه
      _ برام مهمه که زودتر تکلیفم مشخص شه.   که توی سفر فکرم مشغول نباشه. چون سفر عشقی نمی رم.   ماموریته. باید هم باشم. داریم کارو تموم می کنیم.   اگه تلاشم درست انجام نشه، تمام زحمات این چند وقتم به باد می ره.   لطف…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 102 5 (2)

4 دیدگاه
    تصمیم بر این شد که عمو اینا رو دعوت کنیم.   ولی بابام به عمو بگه که مازیار نیاد. می دونستم درست نیست.   ولی دیگه خودم رو دخالت ندادم.   و گذاشتم کاری که از نظرشون درسته رو انجام بدن.   اما حال خودم خیلی گرفته شد…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 101 0 (0)

2 دیدگاه
    خیلی دلم می خواست برم به سروش سر بزنم. نمی دونم چرا.   ولی دوست داشتم برم. باورم نمی شد. تمام مدت که حرف نزد   بخاطر تعهد کاری بود. هرچی هم اذیت شد دم نزد   صبر کرد و سکوت. و اون روز هم دیگه وقتی خیلی…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 100 5 (1)

بدون دیدگاه
      _ ببینمت. _ نمی خوام.   _گفتم ببینمت دلارام. سرم رو گرفتم بالا که جلوی ریزش اشک هام رو بگیرم.   اما لعنتی بالاخره یه قطره اشک از گوشه چشمم چکید.   و نشد. دید. _ گریه می کنی؟ _ نه. _ دیدم. چرا مقاومت می کنی.…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 99 1 (1)

3 دیدگاه
    نشستم اونم کنارم نشست.   گفت : خوبی؟ _ این همه راه منو کشوندی اینجا که بگی خوبی؟   _ خب دارم سر صحبت رو باز می کنم عزیزم. _ آره خوبم. برگشت سمتم.   دستش رو زد زیر سرش و زل زدبم. منم هی خودمو می زدم…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 98 1.5 (2)

بدون دیدگاه
    _ خب من چی کار کنم؟ تقصیر منه؟   _ آره. _ تقصیر منه؟ _ آره. تقصیر توعه که اینقدر خوبی که من دل بستم بهت.   _ خب الان دیگه خوب نیستم. و میگم نمیام بیرون.   _ بازم فرقی نمی کنه. من تو رو می شناسم…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 97 1 (1)

3 دیدگاه
    _ خب بریم. مامانم یکم خیره نگاهم کرد.   فکر کنم از نظرش عجیب شده بودم. ولی دیگه سعی کردم طبیعی رفتار کنم.   رفتیم سمت جامون. بابا بیدار شده بود و داشت وسایل رو جمع می کرد.   کمکش کردیم. بعد رفتیم سوار ماشین شدیم.   راه…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 96 1 (1)

2 دیدگاه
    چیزی به مامانم نگفتم. بهش پیام دادم :   گفتم می خوام دور بزنم. مامانم گفت منم میام.. کنسله.   سریع جواب داد. _ اینم شانس منه. عیب نداره. بازم شاید تنها بشی.   هوفی کشیدم. این پسره ول کن نبود. مامانم گفت :   با کی حرف…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 95 3 (2)

2 دیدگاه
    _ اگه بغلت نمی کردم رو دلم می موند.   سعی کردم خودم رو نبازم. چهره ای حق به جانب به خودم گرفتم.   و گفتم : تو خجالت نمی کشی؟ چرا از رو نمی ری؟   _ خب. شاید چون خیلی پروام _ شایدم چون خیلی زبون…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 94 2 (1)

بدون دیدگاه
    دوباره پیام داد : چقدر هم آروم رانندگی می کنه عمو.   با چشمای گرد چند بار پیامش رو خوندم. چی گفت؟ از کجا می دید؟   برگشتم پشت سرمون رو نگاه کردم. داشت میومد ولی خیلی دور..   یه جوری شدم. انگار هم حس خوبی گرفتم هم…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 93 3 (4)

1 دیدگاه
    دیگه اصرار نکرد. فاصله ای تا ویلامون نداشتیم.   وقتی می رفتم سنگینی نگاهش رو روی خودم حس می کردم.   دوست داشتم ازش بپرسم ببینم می مونه یا بر می گرده.   اصلا خودمون هم تکلیفمون معلوم نبود.   باید از مامان سوال می کردم.   وقتی…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 92 1 (1)

بدون دیدگاه
    _ ممنونم. _ حقیقت رو گفتم.   بعد این همه مدت فهمیدم تو پلیسی. اونم مامور مخفی.   این همه درد کشیدم. تازه فهمیدم سردسته همه این درد ها تو بودی   واقعا چه توفعی ازم داری.   تو کارت رو به زندگی آینده و زندگی مشترکت ترجیح…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 91 3 (2)

بدون دیدگاه
    _ ماموریت دقیقا چیه _ این رو فعلا ول کن   فقط در همین حد بدون که ما توی ماموریت بودیم و هستیم   فکر کنم الان درک کنی چرا اینقدر مخالفت بودم.   چرا اینقدر می گفتم نه. نرو. وارد اون آسایشگاه نشو.   ولی گوش نکردی.…
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 90 3.7 (3)

بدون دیدگاه
      _ نمی دونم دقیقا باید از کجا شروع کنم.   ولی ماجرا بر می گرده به دوران دبیرستان.   وقتی که قرار بود رشته تحصیلیم رو انتخاب کنم برای دانشگاه   و برم و یه کاره ای بشم. فکر کنم اون دوران رو خوب یادته.   همه…