رمان دل دیوانه پسندم پارت 12
13 دیدگاه
جلوی اتاق سروش احساس کردم اکسیژن خونم تحلیل رفته برای همین دوباره نفس عمیقی کشیدم و در رو باز کردم از لای در نگاهی بهش انداختم سر جاش روی تخت نشسته بود و به پشتی تکیه داده بود خیلی دلم میخواست بفهمم توی اون همه سکوت و تنهایی به…