وبسایت رمان دونی

  • صفحه اصلی
  • رمان
  • وبسایت های دیگه
    • وبسایت رمان من
    • وبسایت رمان وان
    • وبسایت مد وان
    • کانال تلگرام
  • اعضا
  • ورود یا عضویت
  • صفحه اصلی
  • رمان
  • وبسایت های دیگه
  • اعضا
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت آخر

9 دی 1401
11 دیدگاه
          نگاهی به نورهان انداختم. وقتی اینطور بی حوصله و خسته خودش رو مینداخت تو آغوشم یعنی دلش میخواست بخوابه خصوصا اینکه  شکمش پر شده بود.…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 21

2 دی 1401
بدون دیدگاه
          عقب رفت و بهم خیره شد. یه زن مسن بود با لباسهای ساده و تناژ تاریک. براندازم کرد درحالی که بی نهایت خسته بودم و…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 20

25 آذر 1401
2 دیدگاه
        کاملا مشخص بود از دیدنم جاخورده. خصوصا وقتی منو با اون حالت پریشون و بهم ریخته دید. سری تکون داوم و بی مقدمه پرسیدم:    …
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 19

18 آذر 1401
4 دیدگاه
        از خونه دور شده بودم اما نه خیلی.سرم رو گذاشته بودم رو فرمون و بیصدا اشک می ریختم. آخه باید کجا میرفتم !؟ باید به کی…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 18

11 آذر 1401
7 دیدگاه
    در لحظه دچار چنان سردردی شدم که  احساس میکردم تمام رگهای سرم درحال انفجار هستن! من با این آشفته حتلی چه جوری سر میکردم آخه؟ اینها به کنار…اینهمه…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 17

4 آذر 1401
5 دیدگاه
        راستش  همونطور که گفتم اولش تنم از سوالش لرزید ولی بعد وقتی حرف زد به این فکر کردم که شاید مردها هم مثل ما زنها گاهی…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 16

27 آبان 1401
2 دیدگاه
    دلم میخواست تا وقتی حال و اعصابم میزون نشده نرم خونه اما نشد. بهار و نورهان آرامشم بودن و از این آرامش به کی پناه میبردم که باهاش…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 15

20 آبان 1401
6 دیدگاه
    واسه پس گرفتن چیزایی که داشتم و ازم گرفته بودن حاضر بودم دست به هر کاری بزنم! هر کاری ! نمیتونستم مثل شکست خورده ها از اون زندگی…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 14

13 آبان 1401
8 دیدگاه
  از اونجایی که از حرفهای پسره به بهار متوجه شده بودم قصد داره برده تهران، به این نتیجه رسیدم زمان کافی ندارم و نمیتونم صحبت با اون زن رو…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 13

6 آبان 1401
6 دیدگاه
  من دلم نمیخواست آدمای توی گذشته مون  زندگی خوب الانمون رو بهم بریزن واسه همین زل زدم تو چشمهاش و گفتم: -سند رو بهش بده! سرش رو به طرفین…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 12

29 مهر 1401
2 دیدگاه
  تو فرصتی که نیما حموم بود اول یه سری به نورهان زدم و بعدهم چون مَشت خواب بود برگشتم تو آشپزخونه که میز ناهار رو بچینم. بشقابها، ظرف سالاد…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 11

22 مهر 1401
12 دیدگاه
  درحالی که دکمه های پیرهنشو یکی یکی وا میکرد تا در کمتر  از چندثانیه مثل پسرش خونه زو تبدیل کنه بازار شام ، خندید و گفت: -باشه از این…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 10

16 مهر 1401
3 دیدگاه
  موند و بهم خیره شد و من نمی فهمیدم از این خیره شدن چه چیزی به دست میاورد. منی که همه جوره بهش فهمونده بودم دلم نمیخواد اینجا ببینمش.…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 9

7 مهر 1401
7 دیدگاه
  از گوشه چشم نگاهی به نیما  که همچنان سگرمه هاش توی هم بودن انداختم. نمیدونستم میشه باهاش  حرف زد و ازش خواهش کرد یا چی؟! ولی چون چاره ی…
رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم

رمان دختر نسبتاً بد فصل دوم پارت 8

4 مهر 1401
2 دیدگاه
  اول خونه ی عمو رفتیم تا  نورهان رو از زن عمو بگیریم. نورهانی که این روزها کمتر منو می دید و فکر کنم کم کم داشت به این باور…
1 2 بعد