رمان دلارای پارت 80
166 دیدگاه
نفس عمیقی کشید و سمت در رفت اما پشیمان شد عقب برگشت و روبه روی اینه ایستاد خودش هم باورش نمیشد اما با حماقت رژلبش را پررنگ کرد و حتی قسمت کوچکی از موهایش را روی پیشانی اش ریخت وارد پذیرایی شد هنگامه زیرچشمی خیره اش بود ، مادرش…