رمان تاوان پارت 53 - رمان دونی

 

 

 

گوشی و عقب کشیدم و با درموندگی از اون و زبون نفهمیاش و دل نگرانی های زیبا زمزمه کردم

 

_زیبا قَسَمِت میدم…..

 

دندوناش و رو هم فشار داد و اخمش غلیظ تر شد

 

_بزن رو اسپیکر…..

 

ای خدا……گیر افتادم بین دوتاشون……

 

حرفشو گوش دادم

 

_سلام…..

 

_زندان چی بهت دادن که حافظت عین ماهی شده؟من چند ساعت پیش بهت چی گفتم؟؟

 

لبمو گاز گرفتم که زیبا چشماشو ریز کرد و سرشو برام تکون داد که سریع اسپیکرو قطع کردم

 

_گفتم….شاید اون موقع عصبانی بودی ولی الان…..پشیمون شدی و نمیخوای بیای…..

 

_اونوقت چرا فکری کردی الان با اون دوتا پیامت آرومم؟؟

 

خنده ی بلند زیبا  قلبم لرزوند

 

_آهااان پس عصبانیه؟بهش بگو به جهنم…..

 

چشمام گرد شد

لعنتی چرا صدای گوشی انقدر بلنده که اون باید بشنوه؟؟

 

صدای اونم از پشت تلفن بلند شد

 

_دوستت بود نه؟؟

 

_به تو چه مرتیکه ی دوزاریِ…..

 

 

 

#تاوان

#پارت۲۲۸

 

 

دستمو گذاشتم رو دهنش و با چشمام بهش التماس کردم

 

میتونست بره عقب ولی نرفت

 

_عجب شانسی داری تو رفیقات…..میدونه قاتلی و اینطوری واست جوش میزنه؟

 

زبونم و جلوی چشمای قرمز زیبا کشیدم رو لبام و به زیبا لبخند تلخی زدم

 

یه غریبه بود ولی باورم کرد و کنارم موند برعکس نزدیک ترین آدم زندگیم

 

_کد ملی رو برات میفرستم….

 

گوشی رو قطع کردم و دستمو از روی دهن زیبا برداشتم

 

_نباید اونطوری میگفتی…..

 

_اگه همینم نمیگفتم غمباد میگرفتم……مرتیکه ی دوزاری…..من میرم یه دوش بگیرم

 

رفت تو اتاق

 

هنوز پنج دقیقه نگذشته بود که گوشی دوباره زنگ خورد ولی نمیشناختم

 

_بازم خودشه؟؟کرم داره نه؟؟بده من ببینم گوشی رو….

 

صدای زیبا که نفهمیدم اصلا کی از اتاق اومد بیرون و گوشی رو از دستم کشید

 

_ببین منو…..اگه یه بار دیگه زرت و زرت بهش زنگ بزنی….اعصابشو خورد کنی ناراحتش کنی بترسونیش پا میشم میام هر گوری که هستی یه بلایی سرت میارم که به لبو بگی گل سرخ فهمیدی….چون از این به بعد هستم برای فردا هم…..

 

_خانم یوااااش فکر کنم منو با یکی دیگه اشتباه گرفتین…..

 

#تاوان

#پارت۲۲۹

 

 

خوبه صدای گوشی بلنده

چون شنیدم صدای اون نیست اصلا شماره هم برای اون نبود

 

_هه اشتباه گرفتم؟؟ چی شد ترسیدی؟؟

 

دستم و سمت گوشی گرفتم

 

_بده ببینم این اون نیست که…..

 

_الو….بفرمایید

 

_خانم معینی؟

 

_بله خودم هستم…..شما

 

_خداروشکر که طرف حسابم شمایید اون خانم اصلا نذاشت من حرف بزنم…..یه بند شروع کرد تهدید کردن

 

یدونه با حرص ولی آروم زدم به بازوی زیبا

اونم طلبکار سرشو با طلبکاری تکون داد

 

_ببخشید سوءتفاهم پیش اومده براش…..وگرنه اصلا اونجوری نیست

 

_خوبه اینجوری نیست اگه اونجوری بود چیا میگفت……به هر حال بگذریم…..من نیما زندی وکیل پایه یک دادگستری هستم…..

 

وکیل برای چی؟

سیاوش امروز بهم گفت یه وکیل پیدا کنم برای شکایت نکنه کاره اونه

 

_هستین؟؟

 

_بله…..بله بفرمایید…..

 

_من چند سالی هست که برای خانومایی که تازه از بند آزاد شدن و نیاز دارن مشاوره حقوقی میدم شماره ی شما رو هم خانم کریمی بهم دادن

 

_خانم کریمی؟پس چرا به من چیزی نگفتن

 

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 61

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان خطاکار

    خلاصه رمان :     درست زمانی که طلا بعداز سالها تلاش و بدست آوردن موفقیتهای مختلف قراره جایگزین رئیس شرکت که( به دلیل پیری تصمیم داره موقعیتش رو به دست جوونترها بسپاره)بشه سرو کله ی رادمان ، نوه ی رئیس و سهامدار بزرگ شرکت پیدا میشه‌. اما رادمان چون میدونه بخاطر خدمات و موفقیتهای طلا ممکن نیست

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماه مه آلود جلد سوم

  دانلود رمان ماه مه آلود جلد سوم خلاصه : “مها ” دختری مستقل و خودساخته که تو پرورشگاه بزرگ شده و برای گذروندن تعطیلات تابستونی به خونه جنگلی هم اتاقیش میره. خونه ای توی دل جنگلهای شمال. اتفاقاتی که توی این جنگل میوفته، زندگی مها رو برای همیشه زیر و رو می کنه؛ زندگی که شاید از اول برای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نبض خاموش از سرو روحی

    خلاصه رمان :   گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سالها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان میشود. این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان انتقام آبی pdf از مرجان فریدی

  خلاصه رمان :   «جلد دوم » «جلد اول زندگی سیگاری»   این رمان از یه رمز شروع می شه که زندگی دختر بی گناه قصه رو زیر و‌رو می کنه. مرگ پدر دختر و دزدیده شدن دلسای قصه تنها شروع ماجراست. یه ماجرای عجیب و پر هیاهو. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم
دانلود رمان بوی گندم جلد دوم pdf از لیلا مرادی

      رمان: بوی گندم جلد دوم   ژانر: عاشقانه_درام   نویسنده: لیلا مرادی   مقدمه حالا چند ماه از اون روزا میگذره، خوشبختی کوچیک گندم با یه اتفاقاتی تا مرز نابودی میره   تو این جلد هدف نویسنده اینه که به خواننده بفهمونه تو پستی بلندی‌های زندگی نباید شونه هم رو خالی کرد و خدای نکرده با رها

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x