رمان حورا پارت 397 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

لباسی که انتخاب کرده بودند زیبا بود. بافت بلندی تا زیر باسن، با یقه‌ی قایقی، استین‌های بلند و آستر همرنگش، سفید صدفی.

با شلوار اسکینی شکلاتی زیبا شده بود، موهایم را هم دستی کشیدم و دو اسبی بستم. صندل‌های خانگی‌ام را هم پا زدم و بیرون رفتم.

 

کیمیا از استایلم تعریف کرد و نیاز دخترکم از آغوش پدرش برای آغوش من بال بال میزد.

 

با لبخندی که از بعد ورودم روی لب‌هایم نشسته بود در آغوشش گرفتم و همراه کیمیا رفتیم تا میز را بچینیم.

 

_ کادو چی گرفتی کیمیا؟

 

چپ چپ نگاهم کرد:

_ یه وقت خجالت نکشی؟ من خودم کادو‌ام کادو میخوای چیکار؟

 

خندیدم و پستانک نیاز را دهانش گذاشتم تا کمتر من را گاز بگیرد:

 

_ نه دیگه، میدونم همه‌تون کادو گرفتین، یالا بگو کادو‌ چیه کنجکاو شدم!

 

خندید، غذا حاضری و آماده بود ظاهرا، البته…غذای خوب رستوران، نه هر غذای آماده‌ای!

چیدن میز زیاد طول نکشید و کیمیا هم برای کادو نم پس نداد.

 

پشت میز که نشستیم، همه از هر دری صحبت میکردیم و چقدر لذت می‌بردم از این صدای پر جنب و جوش که انرژی را به تن آدمی تزریق میکرد.

 

خیلی وقت بود که چنین خوشحالی را ندیده بودم، حقیقتا…هیچوقت ندیده بودم!

انگار حالا خدا نگاهش به من بود، انگار زندگی‌ام داشت سر و سامان می‌گرفت و لذت میبردم از تمام لحظاتش، با حضور دخترکم، و این جمع کوچک و گرم، زندگی همیشه زیبا بود!

 

« دوستان من ی مدت کم هستم یا اصلا نیستم ،هر رمانی که جا مونده درخواست بدین تا قادر بزاره براتون ،مدیر نمی دونه چیا هستن خودتون بگین دیگه می‌ذاره »

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 128

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان طرار pdf از فاطمه غفرانی

  خلاصه رمان:         رمان طرار روایت‌گر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
رمان خلافکار دیوانه من

  دانلود رمان خلافکار دیوانه من خلاصه : دختری که پرستار یه دیوونه میشه دیوونه ای که خلافکاره و طی اتفاقاتی دختر قصه میفهمه که مامان پسر بهش روانگردان میده و دختر قصه میخواد نجاتش بده ولی…… پـایـان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 3.5

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جوزا جلد اول به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

      خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست

    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می ایستد به ظاهر همه چیز با یک معامله شروع میشود.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژ آشوب pdf از مریم ایلخانی

  خلاصه رمان:     داستان خاندانی معتبر در یک عمارت در محله دزاشیب عمارتی به نام دژآشوب که ابستن یک دنیا ماجراست… ماجرای یک قتل مادری جوانمرگ پدری گمشده   دختری تنها، گندم دختری مهربان و سرشار از محبت و عشقی وافر به جهاندار خان معین شهسواری پیرمردی چشم به راه فرزند سفر کرده… کامرانی که به جرم قتل

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کافه آگات pdf از زهرا بهرامی

  خلاصه رمان : زندگی کیارش کامیاب به دنبال حرکت انتقام جویانه ی هومن، سرایدار ویلای پدرش با زندگی هانیه، خواهر هومن گره می خوره   «برای خوندن این رمان به کانال رمان من بپیوندید»   romanman_ir@ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
علوی
علوی
1 روز قبل

چشم روزانه یادآوری می‌کنیم

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x