رمان حورا پارت 398 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

نگاه خیره‌ی قباد به وضوح روی من سنگینی میکرد، اذیت کردن‌های نیاز که شروع شد، تمام کردن غذایم شد مصیبت.

قباد تند تند غذایش را خورد و از جا برخاست.

 

_ نیاز رو بده من تو راحت غذا تو بخور!

 

قدردان نگاهش کردم، نیاز را برداشت و برد.

بعد از غذا دور هم نشسته بودیم که کیمیا با سینی چای آمد.

برای همه گذاشت و دوباره به آشپزخانه برگشت، برخاستم که به کمکش بروم که قباد دستم را گرفت و مانع شد:

 

_ بذار، خودش میاره!

 

متعجب نگاهش کردم، حدس زدم بخواهد کیک را بیاورد. برای همین نشستم تا هرطور دوست دارند جشن را بگیرند.

همینکه به فکرم بودند برایم به قدر کافی دل انگیز بود.

 

کیمیا آمد، کیکی که رویش مامان کوچولو تولدت مبارک نوشته بود را هم با شوخی و خنده و ارزو کردن فوت کردم. بریدیم و با شلوغ بازی پسرها هم به قدری خندیدیم.

 

شب خوبی بود، حتی نیاز زیاد بهانه نمیگرفت، انگار او هم آن جو مثبت و انرژی خوب را دریافت کرده بود.

 

وقت کادو‌ها که رسید کیمیا جعبه‌ی بزرگی برداشت و مقابلم گذاشت. گیج نگاهش کردم:

 

_ یکم زیادی بزرگ نیست؟

 

نیشش را شل کرده پاپیونش را باز کرد:

 

_ باز کن غر نزن، همینم مونده بخوای ایراد بگیری، عروسی گفتن، خواهرشوهری گفتن، واه واه!

 

با شوخی و خنده جعبه را باز کردم، دیدن آن خردکن مخصوص پیاز و سیب زمینی بلند به خنده‌ام انداخت. چند روز پیش بود که سر گریه کردن با تندی پیاز غر زده بودم و حالا برایم خردکن گرفته بود.

 

« قادرم برا من کار انجام بده نیست 😐😂» خودم اومدم 👋🏻

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 145

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی

  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی به ته خط میرسی و هرچه چشم می گردانی نه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ به صورت pdf کامل از مهدیه افشار

    خلاصه رمان:   سرمه آقاخانی دختری که بعد از ورشکستگی پدرش با تمام توان برای بالا کشیدن دوباره‌ی خانواده‌اش تلاش می‌کنه. با پیشنهاد وسوسه‌انگیزی از طرف یک شرکت، نمی‌تونه مقاومت کنه و بعد متوجه می‌شه تو دردسر بدی افتاده… میراث قجری مرد خوشتیپی که حواس هر زنی رو پرت می‌کنه، اصلا اون چیزی نیست که نشون می‌ده. نه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آشوک به صورت pdf کامل از سحر مرادی

      خلاصه رمان:   ساره، اسیر دست پدر معتادش، مجبور است به کارهایی تن بدهد که در گذشته کودکی‌‌اش را تباه کرده و حالا قرار است جوانی‌‌اش را هم به تاراج ببرد. کار به جایی میرسد که ساره چیزی برای از دست دادن ندارد و بین مرگ و زندگی دست به انتخاب می‌زند، اما همبازی‌ کودکی‌هایش به موقع

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عشق محال او pdf از شقایق دهقان پور

    خلاصه رمان :         آوا دختری است که برای ازدواج نکردن با پسر عموی خود با او و خانواده خود لجبازی میکند و وارد یک بازی میشود که سرنوشت او را رقم میزند و او با….پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
رمان قاصدک زمستان را خبر کرد

  دانلود رمان قاصدک زمستان را خبر کرد خلاصه : باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت با خیانت باران و نفرت شهاب به پایان می رسه،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هایکا به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری

  خلاصه رمان:   -گفته بودم بهت حاجی! گفته بودم پسرت بیماری لاعلاج داره نکن دختررو عقدش نکن.. خوب شد؟ پسرت رفت سینه قبرستون و دختر مردم شد بیوه! حاجی که تا آن لحظه سکوت کرده با حرف سبحان از جایش بلند شد و رو به روی پسرکش ایستاد.. -خودم کم درد دارم که با این حرفات مرهم میزاری روش؟

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
علوی
علوی
1 روز قبل

خوش برگشتی ادمین جان

Yas
Yas
1 روز قبل

رمان فئودال هم بذارید لطفاً

بانو
بانو
1 روز قبل

قادرم قادر های قدیم😂😂خوش اومدی

معتاد رمان
معتاد رمان
1 روز قبل

خوش اومدی 😂

دسته‌ها
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x