خلاصه رمان:
گرشا پسری ک بعد از سالها دوری از خانواده، از خارج از کشور ب ایران برمیگرده تا توی مراسم ختم پدرش شرکت کنه …
درست توی اولین روز ورودش به عمارت پدری با دختری ریزنقش و دست و پاچلفتی روبرو میشه ک خدمتکار اونجاست و این دختر کوچولوی هاتمون قراره چه خرابکاریایی ب بار بیاره….
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 12
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.