رمان تاوان پارت 56 - رمان دونی

 

 

 

قاطی کرده؟

 

_این چه ربطی به سیاوش داره؟

 

این دفعه بلند خندید ولی من احساس خوبی از خندش نداشتم

 

چی گفتم مگه؟

 

_سیاااوش…..

 

سرشو به چپ و راست تکون داد و نچ نچ کرد

 

_تو هنوز باور نکردی قرار نیست از دست من خلاص بشی نه؟؟

 

چرا باور کردم خیلی ام زیاد

 

دوباره یه سنگینی رو قلبم اومد

 

_منظورم این بود دیگه نمیذارم زیبا رو ببینی دوست ندارم اذیتش کنی حساب اون از من جداس….

 

جدی شد و لحنش و محکم کرد

 

مثل یه جور تهدید کردن….

 

_نه دیگه حسابش جدا نیست…..چون از اونجایی که تو رو میبینم اونم که فوضول جناب عالیه حتما باهاش روبه رو میشم

پس به نفعشه جلوی اون زبون درازشو بگیره قبل اینکه کار دستش بدم خانم هواخواه……

 

با طعنه گفت…..به اون چه ربطی داره؟

نمیدونه من جلوشو گرفتم وگرنه ولش نمیکرد نه؟؟

 

تکیه دادم و دیگه باهاش حرف نزدم تا رسیدیم فرودگاه

 

یه بار سوار شده بودم با خودش و فربد

من بهش گفته بودم که بردمون مشهد

 

اون موقع خیلی ذوق زده شدم و بهم گفت برای ماه عسل میریم کل ایران و میچرخیم

 

 

 

#تاوان

#پارت۲۳۷

 

 

بهش گفتم ولش کن پولش زیاد میشه….

پولش؟!اونم برای این آدم!!!

 

نمیفهمیدم دیگه چیکار کنم؟

 

جلوی گیت بودیم که سیاوشم رسید

 

بعد از سلام علیک و سرسنگینی های اون بالاخره سوار هواپیما شدیم

 

تازه اونجا فهمیدم بلیط من و خودش خریده تازه با فاصله از جای سیاوش…..

 

***

تو کمتر از دو ساعت رسیدیم بندر عباس…..

 

دل تو دلم نیست برای دیدن فربد….برادرم اونم بعد از ۵ سال……بی حس نیستم ولی بیشتر شبیه دل شکسته هام شبیه آدمایی که میخوان گله کنن و نامردی طرف وبرنن تو سرش

 

_شما وایسید من برم ماشین و از پارکینگ بیارم

 

_لازم نیست….تو فقط آدرس بده

 

ابروهای سیاوش بالا رفت مثل من

 

_مسیرمون یکیه…..ماشین هست

 

با من زیاد حرف نمیزنه بیشتر طرف صحبتش میعاده….شاید چون فکر میکنه زن اونم شایدم چون هر چی ازم میپرسه اون خودشو میندازه وسط و جای من جواب میده

 

که چی این کارا اصلا؟

 

_در ضمن خودم اول باید برم سراغش….باید بهش حالی کنم سر کی کلاه گذاشته….

 

_آهاان خب باشه…..

 

با لحنش مسخرش کرد و من نگاه پر اخم سیاوش و دیدم و اینبار خودم پا درمیونی کردم

 

_خب پس…..الان ما کجا میریم آقا سیاوش؟؟

 

به زور نگاهش از اون گرفت و برگشت

 

 

 

#تاوان

#پارت۲۳۸

 

 

هیچ وقت دنبال دردسر نمیگشت مثل الان که سرشو برگردوند تا آروم بشه ولی نگاه سنگین شده ی میعادی که یه لحظه خورد تو چشمم میگفت که عصبانیه……

 

به درک…..

 

_شما اگه دوست دارید استراحت کنید میبرمتون خونه ی خودم اگه نه میریم خونه ی فربد زنش اونجاس خودمم میرم دنبال خود بی همه چیزش…..

 

میخواستم بگم خونه ی خودش نه بریم پیش زنش ولی میعاد زودتر از من جواب داد

 

_پس میریم خونه ی خودش منتظر میمونیم تا شما تسویه حساب بکنی باهاش…..

 

به چه حقی مسخره ش میکنه

 

بازم سیاوش چیزی نگفت و رفت سمت پارکینگ فرودگاه

 

منم که حسابی خجالت کشیده بودم با حرص رو کردم بهش

 

_برای چی اونجوری بهش گفتی؟ برای چی مسخرش کردی؟

 

دستاشو کرد تو جیبش و سرشو یکم گرفت بالا

 

_چرا به تو برخورد؟ هواخواه این یکی ام هستی مثل دوستت؟؟

 

انگار بهش سنگین اومد حرفی که راجع به زیبا زدم…..چقدر پروئه….

 

من تو چه فکری ام این تو چه فکری…..

یه دفعه بغض کردم

 

_اگه بهش برخوره و بگه دیگه آدرس نمیدم چی؟میخوام چیکار کنم من؟

 

روشو ازم گرفت

 

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 101

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان همین که کنارت نفس میکشم pdf از رها امیری

  خلاصه رمان:       فرمان را چرخاندم و بوق زدم چند لحظه بعد مرد کت شلواری در را باز میکرد میدانستم مرا می شناسد سرش را به علامت احترام تکان داد ماشین را از روی سنگ فرش ها به سمت پارکینگ سرباز هدایت کردم. بی ام دابلیو مشکی رنگ اولین چیزی بود که توجه ام را جلب کرد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان چشم های وحشی روژکا به صورت pdf کامل از گیلدا تک

      خلاصه رمان:   دختری به نام روژکا و پسری به نام فرهمند پارسا… دخترمون بسکتبالیسته، همزمان کتاب ترجمه میکنه و دانشگاه هم میره پسرمون استاد دانشگاهه     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 3.8 / 5. شمارش آرا 4 تا الان رای نیامده!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زروان pdf از م _ مطلق

  خلاصه رمان:     نازگل دختر زحمت کشی ای که باید خرج خواهراشو و مادرشو بده و میره خونه ی مردی به اسم طاها فرداد برای پرستاری بچه هاش که اتفاق هایی براش میافته… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی گناه به صورت pdf کامل از نگار فرزین

            خلاصه رمان :   _ دوستم داری؟ ساعت از دوازده شب گذشته بود. من گیج و منگ به آرش که با سری کج شده و نگاهی ملتمسانه به دیوار اتاق خواب تکیه زده بود، خیره شده بودم. نمی فهمیدم چرا باید چنین سوالی بپرسد آن هم اینطور بی مقدمه؟ آرشی که من می شناختم

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تژگاه

  دانلود رمان تژگاه خلاصه : داستان زندگی دختری مستقل و مغرور است که برای خون خواهی و انتقام مرگ مادرش وارد شرکت تیموری میشود، برای نابود کردن اسکندر تیموری و برخلاف تصورش رییس آنجا یک مرد میانسال نیست، مرد جذاب و غیرتی داستانمان، معراج مسبب همه اتفاقات گذشته انجاست،پسر اسکندر تیموری،پسر قاتل مادر آرام.. به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جایی نرو pdf از معصومه شهریاری (آبی)

  خلاصه رمان: جایی نرو، زندگی یک زن، یک مرد، دو شخصیت متضاد، دو زندگی متضاد وقتی کنار هم قرار بگیرند، چی پیش میاد، گاهی اوقات زندگی بازی هایی با آدم ها می کند که غیرقابلِ پیش بینی است، کیانمهر و ترانه، برنده این بازی می شوند یا بازنده، میتونند جای نداشتن های هم را پر کنند …   به

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x